قرآن خودمونى (آيه هاى انتخابى براى زندگى بهتر به زبان محاوره اى)

مشخصات کتاب

عنوان و نام پدیدآور: قرآن خودمونی: (آیه های انتخابی برای زندگی بهتر به زبان محاوره ای)/ تالیف زمانی، حسین، 1337-؛ زیر نظر محمد بیستونی.

مشخصات نشر: قم: بیان جوان ، 1389.

مشخصات ظاهری: 136 ص.

شابک: 978-964-5640-77-2

وضعیت فهرست نویسی: فیپا

موضوع: راه و رسم زندگی -- جنبه های قرآنی

موضوع: راه و رسم زندگی (اسلام)

موضوع: اخلاق اسلامی

شناسه افزوده: بیستونی ، محمد، 1337 -

رده بندی کنگره: BP104 /ر2 ز8 1389

رده بندی دیویی: 297/159

شماره کتابشناسی ملی: 2045261

ص: 1

اشاره

بسم الله الرحمن الرحیم

ص: 2

تقديم به

سَيِّدِنا وَ نَبِيِّنا مُحَمَّدٍ

رَسُولِ اللّهِ وَ خاتَمِ النَّبِيّينَ وَ اِلى مَوْلانا

وَ مَوْلَى الْمُوَحِّدينَ عَلِىٍّ اَميرِ الْمُؤْمِنينَ وَ اِلى بِضْعَةِ

الْمُصْطَفى وَ بَهْجَةِ قَلْبِهِ سَيِّدَةِ نِساءِ الْعالَمينَ وَ اِلى سَيِّدَىْ

شَبابِ اَهْلِ الْجَنَّةِ، السِبْطَيْنِ، الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ وَ اِلَى الاَْئِمَّةِ التِّسْعَةِ

الْمَعْصُومينَ الْمُكَرَّمينَ مِنْ وُلْدِ الْحُسَيْنِ لاسِيَّما بَقِيَّةِ اللّهِ فِى الاَْرَضينَ وَ وارِثِ عُلُومِ

الاَْنْبِياءِ وَ الْمُرْسَلينَ، الْمُعَدِّ لِقَطْعِ دابِرِالظَّلَمَةِ وَ الْمُدَّخِرِ لاِِحْياءِ الْفَرائِضِ وَ مَعالِمِ الدّينِ ،

الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صاحِبِ الْعَصْرِ وَ الزَّمانِ عَجَّلَ اللّهُ تَعالى فَرَجَهُ الشَّريفَ فَيا مُعِزَّ

الاَْوْلِياءِوَيامُذِلَ الاَْعْداءِاَيُّهَاالسَّبَبُ الْمُتَّصِلُ بَيْنَ الاَْرْضِ وَالسَّماءِقَدْمَسَّنا

وَ اَهْلَنَا الضُّرَّ فى غَيْبَتِكَ وَ فِراقِكَ وَ جِئْنا بِبِضاعَةٍ

مُزْجاةٍ مِنْ وِلائِكَ وَ مَحَبَّتِكَ فَاَوْفِ لَنَا الْكَيْلَ مِنْ مَنِّكَ وَ

فَضْلِكَ وَ تَصَدَّقْ عَلَيْنا بِنَظْرَةِ رَحْمَةٍ مِنْكَ

اِنّا نَريكَ مِنَ الْمُحْسِنينَ

ص: 3

[ ] ص.؛ * س م. .

فهرستنويسى براساس اطلاعات فيپا. ISBN

BP

كتابخانه ملى ايران

عنوان: قرآن خودمونى

مؤلف: حسين زمانى تايپ و صفحه آرايى: سهيلا شاكرى ، فاطمه سرزهى

بانظارت: دكتر محمد بيستونى امور فنى و رايانه: روح اللّه كريميان

مدير اجرايى: محمد على بيستونى چاپ و صحافى: چاپخانه سليمانزاده

نوبت و تاريخ چاپ: اول ، سال 1388 شمارگان: 1500 نسخه

ناشر: انتشارات بيان جوان شا بك :ISBN 978 -

هرگونه نسخه بردارى و چاپ از اين كتاب، با اخذ مجوز كتبى از مؤسسه قرآنى تفسير جوان بلامانع است.

-

نشانى: تهران - خيابان پاسداران - بين گلستان هشتم و نهم (روبروى پمپ بنزين) - شماره 353 - طبقه همكف - واحد 4

تلفكس: 22589626 WWW.tafsirejavan.com

ص: 4

بسم اللّه الرحمن الرحيم

متن تأييديه حضرت آية اللّه سيدعلى اصغر دستغيب نماينده مجلس خبرگان رهبرى درباره مجموعه كتابهاى «قرآن خودمونى»

خداوند مهربان قرآن كريم را به عنوان كتابى براى كسب «مهارتهاى زندگى» و رشد و تعالى انسان ها قرار داده است تا در پرتو عمل به محتواى آن به رفاه، آرامش، امنيت و موفقيت پايدار در دنيا و آخرت نائل شوند.

بديهى است كه عمل به پيام ها و برنامه هاى زندگى ساز قرآن كريم منوط به فهم آسان اين كتاب آسمانى است. لذا در آيات متعددى از جمله در چهار آيه سوره قمر صراحت دارد كه «وَ لَقَدْ يَسَّرنَاالْقُرْآنَ لِلذِّكر» يعنى ما قرآن را براى يادآورى و دستورِ زندگى واقع شدن ساده و آسان و قابل فهم قرار داديم. بنابراين همه كسانى كه در كرسى تدريس يا تأليف اين كتاب آسمانى وظيفه و رسالتى را به عهده گرفته اند بايد به اين نكته ظريف و بسيار مهم يعنى آسان سازى تفسير و فهم قرآن كريم عنايت و توجه ويژه داشته باشند.

از جمله كسانى كه بيش از 20 سال عهده دار اين رسالت خدايى هستند جناب آقاى دكتر محمد بيستونى رئيس گروه مؤسسات قرآنى تفسيرجوان مى باشد كه در آثار قرآنى خود به اين موضوع خطير و تأثيرگذار توجه جدى داشته است. لذا همه تأليفات و تلخيصات وى نظير تفسير كودك، تفسيرنوجوان، تفسير جوان، تفسير زنان، تفسير مردان، تفسير خانواده و ساير آثار متعدد وى كه تحت نظارت و تأييد بسيارى از آيات عظام و روحانيون حوزه هاى علميه كشور تأليف و منتشر شده است براى مخاطبين هدف «مفيد و كاربردى» مى باشد.

اخيرا اثر جديدى از مؤسسه قرآنى تفسير جوان تحت عنوان «قرآن خودمونى» كه توسط يكى از پژوهشگران مؤسسه ياد شده به نام جناب آقاى حسين زمانى تأليف گرديده است، براى بررسى محتوايى و كارشناسى در اختيار اينجانب گذاشته شد. اثر مذكور در راستاى ساده سازى مفاهيم و آيات كاربردى قرآن كريم براى جوانان عزيز به روش «محاوره اى» نوشته شده است و مى تواندمخاطبين خودرا به زبان ساده و جذاب با قرآن كريم ارتباط دهد.

از خداوند منّان براى همه مديران و پژوهشگران مؤسسات قرآنى تفسيرجوان آرزوى استمرار توفيقات خالصانه را آرزومندم و اميدوارم قاطبه جامعه به ويژه دانشجويان و دانش آموزان عزيز از همه آثار مؤسسات ياد شده خصوصا كتابهاى موسوم به «قرآن خودمونى» حداكثر استفاده را داشته باشند و مراكز دولتى ذيربط بويژه وزارت علوم، تحقيقات و فناورى و وزارت آموزش و پرورش از چنين نوآورى هايى حمايت نمايند.

سيد على اصغر دستغيب

نماينده مجلس خبرگان رهبرى

ص: 5

مقدمه

قرآن كريم درآيات 82 سوره اِسراء و 44 فُصِّلَت و 57 يُونس خود را به عنوان نسخه شفابخش معرفى مى كند. بنابراين مى توان اين كتاب آسمانى را همچون داروخانه اى فرض كرد كه بيماران و نيازمندان متناسب با نوع بيمارى و نياز خاص خود بايد به سراغ آن رفته و برنامه زندگى و نجات خود را از اين گنجينه معنوى و مادى انتخاب كنند تا پرنده زيباى خوشبختى را در آغوش گرفته و در ساحل امن و آرام آن طى مسير نموده و دنيا و آخرت خود را در سايه عمل به محتواى قرآن آباد سازند.

در همين راستا گروه مؤسسات قرآنى تفسير جوان كه تشكلى مردمى و غيرانتفاعى است 11 مؤسسه تخصصى قرآنى را تأسيس نموده است تاهريك از مؤسسات متناسب با «مخاطب خاص» يا «موضوع خاص» مندرج در اساسنامه رسمى خود، گروههاى سِنّى گوناگون را با آيات مرتبط با همان گروه مأنوس ساخته و درك و فهم آيات موضوعى را براى آنان ساده و ميسر سازد. لذا براساس فلسفه وجودى تأسيس هر مؤسسه، شش نوع تفسير موضوعى براساس شش جمعيت هدف درمؤسسات مذكور تدوين و منتشر شده است كه عبارتنداز:

* 1 - «تفسير كودك» ويژه كودكان پيش دبستانى تا پايان دبستان كه حدود 200 آيه مورد نياز براى كودكان عزيز به صورت گرافيكى، مفهومى و به 4 زبان فارسى، عربى، انگليسى و فرانسه در 30 جلد به صورت تمام رنگى در قطع بياضى را در خود جاى داده است.

* 2 - «تفسيرنوجوان» ويژه نوجوانان مقطع راهنمايى تا پايان دبيرستان است كه حدود 2000 آيه موضوعى متناسب با نيازهاى نوجوانان عزيز در قطع جيبى با استفاده از تفسير نمونه در 30 جلد را دربرگرفته و با استفاده از 9رنگ جذاب در چاپ متن براى جامعه هدف خود طراحى شده و به دليل دارابودن فهرستواره موضوعى اين امكان را براى نخستين بار براى نوجوانان فراهم مى سازد تا بدون نياز به استاد حدودا 4000 موضوع از قرآن كريم را به سادگى فيش بردارى و تحقيق نموده و در قالب مقاله يا كتاب ارائه دهند.

* 3 - «تفسير جوان» ويژه جوانان دانشجو و بزرگسالان مى باشد كه كل آيات قرآن را با استفاده از تفسير نمونه در 30جلد به خود اختصاص داده است و جوانان عزيز بااستفاده از فهرستواره موضوعى و الفبايى فارسى اين تفسير قادر خواهند بود تا حدود 000/10 موضوع مورد نياز خود را پژوهش و استخراج نمايند.

* 4 - «تفسيرزنان» در اين تفسير مجموعه آيات مربوط به بانوان محترم استخراج شده و در ذيل هر آيه تفسير آن بر اساس سه تفسير معتبر موجود يعنى «تفسير نمونه» تأليف حضرت آية اللّه العظمى مكارم شيرازى و «تفسير مجمع البيان» اثر گرانسنگ مفسّر

ص: 6

بزرگ جهان تشيع امين الاسلام مرحوم آية اللّه طبرسى (متوفّى به سال 548 ه.ق) و «تفسير الميزان» نوشته مرحوم آية اللّه علامه طباطبايى، درج شده است. البته مجموعه مطالب استخراج شده از تفسير الميزان درباره زنان و خانواده به صورت يكجا جمع آورى و در پايان كتاب درج شده است. تعداد آيات گزينش شده در اين تفسير 275 آيه مى باشد.

* 5 - «تفسير مردان» كه دربردارنده آيات مربوط به آقايان مى باشد. نظير آياتى كه وظايف و تعهدات مردان نسبت به خانم ها را تبيين نموده يا گروه آيات جهاد و شهادت. تعداد آيات گزينش شده در اين تفسير 350 آيه مى باشد.

* 6 - «تفسير خانواده» مجموعه آيات مرتبط با مسائل خانوادگى را به صورت تخصصى و موضوعى مورد ارزيابى قرار داده است. تعداد آيات گزينش شده در اين تفسير 425 آيه مى باشد.

پس از پايان كار تدوين 6 تفسير مذكور براى 6 جمعيت هدف، با تقاضاهاى فراوانى مواجه شديم كه متقاضى روشى ساده و خودمونى براى فهم راحتِ قرآن كريم بودند. در همين اثناء در اتفاقى مبارك كه ما آن را امداد غيبى خداوند منّان براى فعاليت هاى قرآنى خود مى دانيم، با جناب آقاى حسين زمانى آشنا شديم. ايشان داراى مدرك كارشناسىِ مترجمى زبان انگليسى از دانشگاه علامه طباطبايى بوده و در حال حاضر مسئول آموزش اداره كل اخبار و برنامه هاى سياسى شبكه جهانى جام جم مى باشند. وى از توانمندى بسيار بالايى در نوآورى براى روش هاى ارتباطى با مخاطبين صدا و سيما برخوردار است. لذا از وى تقاضا نموديم تا براى 120 آيه قرآن كريم كه با نگاه ويژه به ارتقاء «مهارتهاى زندگى» گزينش شده اند، شرحى را به زبان محاوره اى و خودمونى بنويسند.

حاصل كار را كه در مجموعه اى تحت عنوان «قرآن خودمونى» منتشر خواهد شد، براى بررسى كارشناسى و تخصصى به حضرت آية اللّه سيدعلى اصغر دستغيب نماينده محترم مجلس خبرگان رهبرى كه از اساتيد برجسته حوزه هاى علميه كشور هستند ارائه داديم كه پس از تشويق و تأييد ايشان عزم خود را بر نشر اين اثر جزم نموديم.

اميدوارم اين اثر قرآنى بتواند آحاد افراد جامعه خصوصا جوانان عزيز را با درياى زيباى قرآن كريم به راحتى ارتباط دهد.

دكتر محمد بيستونى

رئيس مؤسسه قرآنى تفسير جوان

تهران 8/8/1388 مصادف با سالروز ولادت

سلطان قلبها على بن موسى الرضا عليه السلام

ص: 7

مقدمه مؤلف:

خيلى ها مى گفتن قرآن نور داره، قرآن گيرايى داره، اما من حسش نمى كردم.

تا اين كه چند سال پيش يه سرى دلتنگى ها و بعدش يه سرى نشونه ها اومدن سراغم، با خودشون تشنگى آوردن، تشنه اللّه شدم. دوست داشتم ذكر بگم اما مى ترسيدم از هر كسى ذكر بگيرم.

تو دلم افتاد تو قرآن بگردم دنبال ذكر.

من به قرآن رو آوردم؛ ذكرها هم به من، «وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ خاشِعَةٌ»(چهره هايى در آن روز خاشع و

ذلّت بار است) (2 - غاشيه) «وَ هَدَيْناهُ النَّجْدَيْنِ» (و او را به خير و شرّش هدايت نموديم) (10 - بلد) و خيلى هاى ديگه. همشون برام نورانى بودن و شكر خدا هنوز هم هستن.

چطور شد تو دلم افتاد برم سراغ قرآن؟ واقعا نمى دونم. اين كتابو نوشتم فقط به اين اميد كه اين نور به بقيه هم برسه و تو زندگيشون جارى بشه. «وَ ما تَدْرى نَفْسٌ ماذا تَكْسِبُ غَدا» (و هيچ كس نمى داند فردا چه مى كند (34 - لقمان).

حسين زمانى

23/4/88

ص: 8

خدايا شكرت

خيلى ها غر مى زنن، زياد هم غر مى زنن! همش از زندگى مى نالن، هى مى گن اينو كم دارم اونو كم دارم، اينجام ايراد داره، اونجام ايراد داره. همش نصفه خالى ليوانو مى بينن. يكى نيست بگه آخه با انصاف، اگه به خاطر چيزهايى كه ندارى غر مى زنى، لااقل براى چيزهايى كه دارى هم شكر كن!

تازه يك مدت كه بگذره متوجه مى شى اگه چيزى هم نداشتى مقصر يا خودت يا اطرافيان بودن، يا اصلاً به صلاحت نبوده كه داشته باشى. اون وقت دوست دارى براى داشته و نداشته ات بگى:

اَلْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمينَ

ستايش مخصوص خداست كه خداى همه دنياست

(2 - فاتحه)

ص: 9

راه راست

تازگى ها چقدر راه باز شده! فقط اين راه ها كجا مى رن خدا مى دونه. حرف از خدا و ماوراء كه مى شه تا دلت بخواد آدرس بهت مى دن، اين راه ها تا يه جاهايى جلو مى رن ولى بعد يهو ميرن تو خاكى. اگر خداى نكرده افتاديم تو يكى از اين راه ها، يا ديديم دوستامون گير افتادن، يا حتى قبل از اين كه گرفتار اين بى راهه بشيم، همه با هم فرياد بزنيم:

اِهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقيمَ

ما را به راه راست هدايت كن

(6 - فاتحه)

ص: 10

آدم نورانى

آدم نورانى كميابه! هميشه همين طورى بوده، آدمى كه واقعا نورانى باشه خيلى كم بوده. ولى تو همين دنياى شلوغ امروز بعضى وقت ها يه آدم هايى رو مى بينى كه ميخكوبت مى كنن!

وقتى نزديكت هستن اين قدر انرژى مثبت بهت مى دن كه فكر مى كنى از بهشت اومدن.

آرومن، مؤدبن، استرس ندارن، اهل نمازن، اهل دعا و ذكرن. با خودت مى گى حاضرم همه چيزمو بدم مثل اينا بشم، مى پرسى اينا كى هستن؟ خدا جوابتو ميده:

اُولئِكَ عَلى هُدًى مِنْ رَبِّهِمْ

آن ها از طرف خدايشان هدايت شده اند

(بخشى از آيه 5 - بقره)

ص: 11

گوش نمى دن

هر چى به طرف مى گى اين كار به ضررته، اين كار رو نكن، اصلاً فايده نداره و به حرفت گوش نميده. هر چى سعى مى كنى راهنماييش كنى، از خطرها آگاهش كنى فايده نداره و طرف كار خودشو مى كنه. اين جور وقت ها قرآن خيلى جالب مى گه:

سَواءٌ عَلَيْهِمْ ءَاَنْذَرْتَهُمْ اَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ

چه هشدارشان بدهى چه ندهى فرقى برايشان ندارد

(بخشى از آيه 6 - بقره)

ص: 12

غرق گناه

اول كه كار خلاف مى كنه تنش مى لرزه، بعد كم كم عادى مى شه. يه روزى مى بينى كه تو گناه غرق شده ولى اصلاً متوجه نيست.

يكى مى دونه داره كار خلاف مى كنه و هنوز اميدى هست كه پشيمون بشه و نجات پيدا كنه، اما يكى ديگه اصلاً متوجه نيست كه غرق شده. قرآن اين آدم ها رو كه غرق شدن اين طورى معرفى كرده:

اَلا اِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَ لكِنْ لا يَشْعُرُونَ

بدانيد كه آن ها فاسد هستند اما متوجه نيستند

(12 - بقره)

ص: 13

پچ پچ

ميگن آدم هاى خلاف مى گردن همديگه رو پيدا مى كنن و بعد هم يه جايى با هم خلوت مى كنن و توطئه مى كنن يا خلاصه براى يكى مى زنن. حتما ديديد آدم هايى كه تو كار خلاف هستن معمولاً يك گوشه اى با هم پچ پچ مى كنن. خب حق دارن، چون اگه بلند حرف بزنن كه لو ميرن!!

قرآن براى اين آدم ها مى گه:

خَلَوْا اِلى شَياطينِهِمْ

با شيطان هاى (همفكرى هاى) خود خلوت كنند

(بخشى از آيه 14 - بقره)

ص: 14

خريد تاريكى

بعضى ها هر روز بيشتر از ديروز غرق زرق و برق دنيا مى شن، طورى كه ديگه فرصت فكر كردن هم ندارن. تا صحبت از خدا و معنويت مى شه سرشونو مى كنن تو وسايل دو رو برشون و اصلاً نمى خوان نور الهى بهشون بخوره. نور الهى هميشه بوده و هست ولى اهل دنيا ازش فرار مى كنن، اهل دنيا دوست دارن بيراهه برن و تو گمراهى بمونن. قرآن خيلى وقت پيش اين آيه رو در مورد اين آدم ها گفته:

اُولئِكَ الَّذينَ اشْتَرَوُا الضَّلالَةَ بِالْهُدى

آن ها كسانى هستند كه هدايت را به گمراهى فروختند

(بخشى از آيه 16 - بقره)

ص: 15

هدايت ناپذير

يه وقت هايى دوست دارى چيزهايى كه بلدى، يا تجربه هايى كه دارى رو به ديگران انتقال بدى. مى خواهى بگى من اين راهو رفتم، مثل كف دست مى شناسمش، اينجاش راهه، اينجاش چاهه. ولى كسى گوشش بدهكار نيست، از اين گوش مى شنون از او گوش درمى كنن. اصلاً مثل اين كه چاهو از راه دوست دارن. تازه مى فهمى پيغمبرها چى كشيدن از دست مردم روزگارشون، تازه مى فهمى حضرت محمد صلى الله عليه و آله چقدر غصه مردمو خورد. خدا هم تو قرآنش گفته كه اينا هدايت شدنى نيستن:

ما كانُوا مُهْتَدينَ

هدايت پذير نبودند

(بخشى از آيه 16 - بقره)

ص: 16

انگشت به گوش!

ما آدم ها از واقعيت فرار مى كنيم. از مردن، از مريضى، از گرفتارى، از مشكلات. همش مى گيم مرگ خوبه ولى براى همسايه! خيلى وقت ها خودمونو مى زنيم به اون راه تا واقعيتو نشنويم، خيلى وقت ها هم لج مى كنيم و انگشت مى كنيم تو گوشمون تا صداى حقيقتونشنويم.

قرآن مى گه:

يَجْعَلُونَ اَصابِعَهُمْ فى اذانِهِمْ

انگشت هايشان را در گوش هايشان مى گذارند

(بخشى از آيه 19 - بقره)

ص: 17

شرمنده ام، نمى دونم!

هر چى علم پيشرفت مى كنه، هر چى مردم بيشتر مى دونن، تازه مى فهمن خيلى چيزها هست كه نمى دونن! براى همينه كه روز به روز علم تخصصى تر مى شه و هر كس فقط مى ره دنبال بخشى از علم. به قول معروف چشم چپ متخصص خودشو داره و چشم راست هم متخصص خودشو! اما ظاهرا يك عده كارى به سؤال ندارن، هر چى ازشون بپرسى يه جوابى بهت مى دن!

خيلى وقت ها پيش مياد جواب يك چيزى رو نمى دونيم، اين موقع ها چه چيزى بهتر از اين آيه:

لا عِلْمَ لَنا

ما چيزى نمى دانيم

(بخشى از آيه 32 - بقره)

ص: 18

بقيه خوب باشن

بعضى ها استاد امر به معروف هستن و هى به بقيه مى گن آدم بايد به ديگران خوبى كنه! اما نوبت خودشون كه مى شه اصلاً كلمه «خوبى» يادشون مى ره!! قرآن خوب جوابى بهشون داده:

اَتَأْمُرُونَ النّاسَ بِالْبِرِّ وَ تَنْسَوْنَ اَنْفُسَكُمْ

آيا مردم را به نيكى دعوت مى كنيد و فراموش مى كنيد كه خودتان هم بايد آن را انجام دهيد؟

(بخشى از آيه 44 - بقره)

ص: 19

مسخره مى كنى ؟

حتما براى شما هم پيش اومده كه يهو كسى چيزى بگه كه دود از كله شما بلند بشه. طرف يه چيزى مى گه كه باوركردنى نيست و آدم فكر مى كنه داره مسخره اش مى كنه. اما هميشه اين طورى نيست. باور كردن خيلى از چيزها اولش سخته ولى بعد آدم مى بينه واقعيت داره. ميشه براى اين كه متوجه بشيم طرف مقابل راست مى گه يا نه از قول قرآن ازش بپرسم:

اَتَتَّخِذُنا هُزُوا

ما را مسخره مى كنى؟

(بخشى از آيه 67 - بقره)

ص: 20

انگشت اتهام

معمولاً اگه براى دو نفر مشكلى پيش بياد شروع مى كنن به متهم كردن همديگه و كمتر پيش مياد كه يكى قبول كنه اشتباه كرده. حتى وقتى يكى از دو طرف متوجه مى شه اشتباه از طرف اون بوده باز هم رو حرفش پافشارى مى كنه و به متهم كردن طرف مقابل ادامه مى ده. در اين موارد بايد گفت:

فَادّارَأْتُمْ فيها

آن را گردن يكديگر انداختيد

(بخشى از آيه 72 - بقره)

ص: 21

گفتار نيك

ثابت شده زبون خوش خيلى كارايى داره. خوب حرف زدن با بقيه يعنى احترام گذاشتن بهشون. مردم از احترام خوششون مى ياد و واكنش مثبت نشون ميدن. زبون خوش باعث مى شه مردم با هم دوست بشن و با آرامش مشكلاتو حل كنن. اما اگه كسى بد دهن باشه و تند حرف بزنه حتى اگه حق هم باهاش باشه بقيه جلوش مقاومت مى كنن و تو كارش سنگ ميندازن. براى همين هست كه خدا گفته:

قُولُوا لِلنّاسِ حُسْنا

با مردم با زبان خوش حرف بزنيد

(بخشى از آيه 83 - بقره)

ص: 22

حرص پول

اين پول چيه كه اين همه براش حرص مى زنيم؟ طرف هر چى پول درمياره و جمع مى كنه سير نمى شه! يه موقع به خودش مياد مى بينه عمودى بود، افقى شده و يه عده دارن مى برنش! چه سخته اون موقع دل كندن از خونه و ماشين و ويلا و گاو صندوق و حساب هاى بانكى و دسته چك و طلا و سهام شركت ها و لباس هاى آن چنانى و زرق و برق اين دنيا و...

قرآن چه عالى گفته:

اَحْرَصَ النّاسِ

حريص ترين آدم ها

(بخشى از آيه 96 - بقره)

ص: 23

ببخشيد

ميگن اگه چيزى از خدا مى خواهى خودت اول سعى كن اون كارو در توان خودت انجام بدى. اگه از خدا روزى بيشتر مى خواهى اول خودت به بقيه كمك كن، اگه رحم خدا رو مى خواهى اول خودت به ديگران رحم كن.

حالا اگه مى خواهى خدا تو رو ببخشه و از گناهات بگذره، خب اول خودت بقيه رو ببخش و ازشون بگذر.

فَاعْفُوا وَ اصْفَحُوا

پس ببخشيد و گذشت كنيد

(بخشى از آيه 109 - بقره)

ص: 24

تو بيشتر مى دونى يا خدا؟

يه عده هستن كه جاى خدا حرف مى زنن! يه جورى حرف مى زنن كه يعنى ما از خدا هم بيشتر مى دونيم! روشون نمى شه بگن ما از خدا بيشتر مى دونيم ولى يه جورى رفتار مى كنن كه يعنى ما دست كمى از خدا نداريم! همش مى خوان حرفاى خدا رو رد كنن. قرآن مى گه:

ءَاَنْتُمْ اَعْلَمُ اَمِ اللّهُ

شما بهتر مى دانيد يا خدا؟

(بخشى از آيه 140 - بقره)

ص: 25

فرار از زير قول!

تو دنياى امروز بازار معامله كردن و قولنامه كردن و بعد هم زيرش زدن خيلى داغه! قديم يه دونه سبيل گرو مى ذاشتن و تا پاى جون پاى حرفشون بودن. اما الان بعضى ها صد تا امضاء و مهر مى كنن بعد هم يك راهى پيدا مى كنن و از زير قولشون درميرن. دليلش اينه كه موقع معامله همه چى يادشون هست به جز قرآن. براى همين بايد موقع معامله كردن، گفت: و نوشت:

وَ الْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ اِذا عاهَدُوا

و وقتى عهد بستند به آن وفا مى كند

(بخشى از آيه 177 - بقره)

ص: 26

خداى آسون گير

نمى دونم تا حالا گير اين آدم ها افتاديد كه خيلى سخت مى گيرن؟ اين قدر مسايل رو براى آدم پيچيده مى كنن كه آدم دلش مى خواد از دستشون فرار كنه! البته يه جاهايى واقعا لازمه سخت گرفت و خداى نكرده آسون گرفتن به اين معنى نيست كه هر كارى دلمون خواست بكنيم.

سختى و آسونى كارها رو اهل فن بايد تعيين كنن. به هر حال قرآن مى گه:

يُريدُ اللّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَ لا يُريدُ بِكُمُ الْعُسْرَ

خدا راحتى شما را مى خواهد نه زحمت شما را

(بخشى از آيه 185 - بقره)

ص: 27

خدايا كمك

تو زندگى روزايى هست كه واقعا از همه جا گرفتارى و بدبختى مى رسه. حتما براى شما هم پيش اومده. تو خونه مشكل پيدا مى شه، سر كار گرفتارى پيش مى ياد، تو خيابون دعوات مى شه، يكى از اعضاى خونواده مريض مى شه و الى آخر. آدم واقعا نمى دونه چى كار بايد بكنه، جز اين كه بپرسه چه وقت كمك خدا مى رسه:

مَتى نَصْرُ اللّهِ

كمك خدا كى مى رسد؟

(بخشى از آيه 214 - بقره)

ص: 28

بلاى ظاهرى

كسى نيست كه از بدبختى هاش نناله. همه ميگن خدايا اين بلاها چيه سر ما ميارى. نمى دونن كه باعث بيشتر بدبختى ها و گرفتارى ها خودمون هستيم. و از طرفى ما بنده ها متوجه نيستيم كه گرفتارى ها دل آدمو صيقل مى ده و باعث رشد مى شه. ممكنه خيلى از اين چيزهايى كه به ظاهر بد هستن باعث خير بشن. خدا تو قرآن گفته:

وَ عَسى اَنْ تَكْرَهُوا شَيْئا وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ

خيلى چيزها است كه شما از آن بدتان مى آيد در صورتى كه به نفع شما است

(بخشى از آيه 216 - بقره)

ص: 29

حيف شد! كاش مى شد!

اين دختره خيلى نجيب بود كاش زن من شده بود! اين پسره خيلى سربه زير بود كاش شوهر من شده بود! كاش يه ماشين تو قرعه كشى بانك برنده مى شدم! كاش بچه داشتم! حيف شد نتونستم آپارتمان بخرم! حيف شد به من وام ندادن!

از اين كاش ها و حيف ها تو زندگى همه ما هست. بعضى وقت ها تو همين دنيا متوجه مى شيم كه اين چيزاى به ظاهر خير برامون شر بوده، بعضى وقت ها هم بايد صبر كنيم تا اون دنيا بفهميم اينا شر بودن و ما خبر نداشتيم.

وَ عَسى اَنْ تُحِبُّوا شَيْئا وَ هُوَشَرٌّ لَكُمْ

خيلى از چيزها است كه شما دوست داريد در صورتى كه به ضرر شماست

(بخشى از آيه 216 - بقره)

ص: 30

قسم نخور

به خدا، به پير، به پيغمبر، به جون مادرم، به جون بابام، به ارواح خاك پدرم، و...

چرا اين قدر قسم؟ طرف همين طور پشت سر هم قسم مى خوره تا كارش پيش بره. بيشتر وقت ها از قسم سوء استفاده مى شه. يعنى براى اين كه دروغشون آشكار نشه شروع مى كنن تند و تند قسم خوردن. اگه واقعا راست باشه كه نبايد اين قدر قسم خورد، حرف حق خودش راهشو پيدا مى كنه و نياز به قسم خوردن نداره. به اين آدم هايى كه خيلى قسم مى خورن بايد از قول قرآن گفت:

لا تَجْعَلُوا اللّهَ عُرْضَةً لاَِيْمانِكُمْ

نام خدا را بهانه قسم هاى خود قرار ندهيد

(بخشى از آيه 224 - بقره)

ص: 31

خداى آرامش

خدا كه ول كن ما نيست. هر چى ما بد باشيم، باز هم به موقع مياد و يه دستى به سر و روى بنده هاش مى كشه و ميره. حالا چطورى؟ يهو مى بينى يه كسى رو مى فرسته سراغت، دوستى، آشنايى ؛ يا يه چيزى مى فرسته سراغت، كتابى، سخنرانى، آيه قرآنى، خلاصه يه چيزى كه مياد و آب خنك مى ريزه رو همه دردها و بدبختى و بى كسى هات و... و يهو مى بينى آروم شدى، به همين راحتى. باور كن خودش گفته:

فيهِ سَكينَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ

در آن آرامشى است از طرف خداى شما

(بخشى از آيه 248 - بقره)

ص: 32

مال دنيا

راستش صحبت از مال دنيا كه مى شه آب از لب و لوچه هممون راه ميفته. كمتر كسى هست كه وقتى صحبت از ماشين و ويلاهاى آنچنانى و مسافرت هاى خارجى و لباس هاى پرزرق و برق و... مى شه، قلبش تندتر نزنه! جالب اين جاست كه همه مى دونيم اينا رو بايد بذاريم و بريم! يعنى اين چيزا براى هميشه با ما نمى مونن. حرف قرآن رو گوش بديم و وقتى اين چيزا رو مى بينيم بگيم:

ذلِكَ مَتاعُ الْحَيوةِ الدُّنْيا

اين ها وسايل زندگى دنيا هستند

(بخشى از آيه 14 - آل عمران)

ص: 33

جيز جيز دل

وقتى غذا مى خواد رو گاز سر بره اول يه مدتى آروم جيز جيز مى كنه و بعد سر ميره. وقتى با بعضى ها صحبت مى كنى هم، يه صداى جيز جيزى مى شنونى، اين آدم ها كينه به دل گرفتن اما بروز نمى دن. از رفتارشون و حركاتشون مى شه فهميد كه كينه دارن، اين همون جيز جيزه. اگه از دلشون خبر بگيرى، كينه غوغا مى كنه و هر لحظه ممكنه سرريز بشه. قرآن براى اين آدم ها مى گه:

وَ ما تُخْفى صُدُورُهُمْ اَكْبَرُ

كينه اى كه در دل پنهان مى كنند خيلى بزرگ تر است

(بخشى از آيه 118 - آل عمران)

ص: 34

در دل با غريبه

يه وقت هايى آدم حسابى دلش مى گيره، يه مشكلى، يه چيزى هست و آدم فكر مى كنه بايد حرف دلشو به يكى بگه. اين جور وقت ها معمولاً آدم ها دنبال يه بهونه هستن تا سر دلشونو باز كنن. و يه وقت مى بينى اصلاً حواسشون نيست دارن براى كى درد دل مى كنن، براى يه آدم غريبه، يا براى آدمى كه ممكنه بدى مارو بخواد. اگه خيلى لازم بود با كسى درد دل كنيم بايد به دوست واقعى بگيم، نه به غريبه و دشمن.

لا تَتَّخِذُوا بِطانَةً مِنْ دُونِكُمْ

محرم اسرار از غير خودتان انتخاب نكنيد

(بخشى از آيه 118 - آل عمران)

ص: 35

قورت بده

اين دنياى ماشينى خيلى بدبختى و مشكل براى مردم آورده، يكيش اينه كه همه آدم ها عصبى شدن. آدم وقتى از كوره در ميره كاراى عجيب و غريب و خنده دار مى كنه كه بعد خودش خجالت مى كشه. تو حالت عادى همه خوب و آروم هستن، اصل اينه كه آدم موقع عصبانى شدن خودشو كنترل كنه. يعنى اصلاً نذاره عصبانى بشه، حتى اگه حق باهاش باشه. قورت دادن عصبانيت كار خيلى سختيه، ولى وقتى قورتش دادى حس خوبى دارى. چطوره وقتى كسى داره عصبانى مى شه بهش از قول قرآن بگيم:

وَ الْكاظِمينَ الْغَيْظَ

و كسانى كه جلوى عصبانيت خود را مى گيرند

(بخشى از آيه 134 - آل عمران)

ص: 36

روز خوب، روز بد

دنيا بالا و پايين داره، تلخ و شيرين داره، خوبى و بدى داره. كسى پيدا نمى شه بگه من هميشه خوش بودم يا هميشه گرفتار بودم. نه سختى ها و مشكلات موندنيه نه خوشى ها و شادى ها. نبايد خيلى به خوشى ها دل بست، چون هميشگى نيستن. از طرفى نبايد تو سختى ها هم جا زد، چون اونا هم موندنى نيستن. در هر دو حالت بايد ياد خدا باشيم. در نعمت ها شكر كنيم، در سختى ها صبر. خدا گفته روزاى خوب و بد ميون آدم ها مى چرخن:

تِلْكَ الاَْيّامُ نُداوِلُها بَيْنَ النّاسِ

اين روزهايى است كه آن ها را بين مردم مى چرخانيم

(بخشى از آيه 140 - آل عمران)

ص: 37

مشورت

همه شدن منبع اطلاعات! هر كس واسه خودش تصميم مى گيره، مشورت قديمى شده. طرف زن مى گيره، به دو ماه نمى كشه طلاق مى ده، شوهر مى كنه، يه ماه نمى شه طلاق مى گيره، ماشين مى خره، هنوز صد كيلومتر راه نرفته، دلشو مى زنه! دوست پيدا مى كنه، آخر هفته ولش مى كنه. اينترنت شده مركز مشاوره اش، آدم هاى مجازى بهش اطلاعات ميدن، اونم قبول مى كنه. آدم هاى حقيقى رو قبول نداره، اونايى كه چند تا پيرهن بيشتر پاره كردنو قبول نداره. با تجربه ها رو قبول نداره. پس لااقل حرف خدا به پيغمبرشو كه بايد قبول داشته باشه:

وَ شاوِرْهُمْ فِى الاَْمْرِ

در كارها با آن ها مشورت كن

(بخشى از آيه 159 - آل عمران)

ص: 38

خودت مقصرى

من نبودم دستم بود، تقصير آستينم بود! بچه كه بوديم اين شعرو مى خونديم، الان بهش عمل مى كنيم! هر مشكلى كه پيش مياد مى اندازيم گردن بقيه! يا مى اندازيم گردن پدر و مادر، يا خواهر و برادر، يا همسايه و همكار، يا دست آخر مى اندازيم گردن خدا! در حالى كه بيشتر وقت ها خودمون مقصريم و الكى خودمونو تبرئه مى كنيم. از اين به بعد بد نيست قبل از اين كه خدا رو مقصر بدونيم اين آيه را بخونيم:

لَها ما كَسَبَتْ وَ عَلَيْها مَا اكْتَسَبَتْ

( انسان ) هر كار ( نيكى ) را انجام دهد ، براى خود انجام داده

و هركار ( بدى ) كند، به زيان خود كرده است

(بخشى از آيه 286 - بقره)

ص: 39

چرا مردى؟

همه يه روزى مى ميرن! بعضى ها كه مى ميرن آدم تا يه مدت زيادى پكره، همش خوبى هاى بنده خدا ياد آدم ميفته. اما بعضى ها كه مى ميرن آدم يه خدا رحمتش كنه مى گه ولى هر كارى مى كنه اون اذيت ها و آزارها و كلك ها و حقه هاى طرف يادش نمى ره. اين موقع هاست كه آدم دوست داره بره بالاى جنازه و بگه: تو كه خدايى مى كردى، تو كه خدا رو بنده نبودى، تو كه خون همه رو تو شيشه كرده بودى، حالا اگه مى تونى:

فَادْرَؤُا عَنْ اَنْفُسِكُمُ الْمَوْتَ اِنْ كُنْتُمْ صادِقينَ

اگر راست مى گوييد مرگ را از خودتان دور كنيد

(بخشى از آيه 168 - آل عمران)

ص: 40

سوپر جى پى اس

تا همين چند سال پيش بود كه جى پى اس نيومده بود خيلى ها باور نمى كردن كه بشه از راه دور حركات كسى يا چيزى رو زير نظر داشت و ثبت كرد. الان هم كه اين دستگاه اومده باز خيلى ها باور نمى كنن خدا كه خالق همه موجوداته بتونه همه كارها و حرف هاى ماهارو ثبت كنه و تو اون دنيا نشونمون بده. مثل اين كه يادشون رفته خدا مخترع دستگاه «جى پى اس» رو خلق كرده، پس براش كارى نداره كارها و حرف هاى مارو با همه ريزه كارى هاش بنويسه. خودش گفته:

سَنَكْتُبُ ما قالُوا

حرفى كه مى زنند خواهيم نوشت

(بخشى از آيه 181 - آل عمران)

ص: 41

مزد كار محفوظ

تقريبا همه، بچه ها و بزرگ ها، همه عادت كردن اگه كارى مى كنن زود مزدشو بگيرن. بچه براى پدر و مادر كارى مى كنه و منتظره همون دقيقه يه چيزى بهش بدن. بزرگ ها هم خيلى صبر كنن تا سر برجه! اما خدا دنبال آدم هاى صبوره ؛ كسايى كه كار خوب كنن و صبر كنن تا دير يا زود نتيجه اش رو بگيرن. خدا گفته هيچ كار شما رو ضايع نمى كنم:

لا اُضيعُ عَمَلَ عامِلٍ مِنْكُمْ

كار هيچ يك از شما را ضايع نمى كنم

(بخشى از آيه 195 - آل عمران)

ص: 42

مهربونى با خانم خونه

بعضى مردها فكر مى كنن هنوز تو غار زندگى مى كنن! تا مى رسن خونه يه غرشى مى كنن كه كل غار، ببخشيد، كل خونه مى لرزه! بعد هم لم مى دن رو مبل و پشت سر هم به خانم خونه دستور مى دن. تو طول روز تلفن مى زنن خونه و شروع مى كنن به دستور دادن. فكر مى كنن كلفت گرفتن و بايد با زبون زور با زنشون حرف بزنن. تصورشو بكن، خدا چهارده قرن پيش به مردا گفته آقا آروم تر! با خانم خونه درست رفتار كن!

وَ عاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ

با آن ها به خوبى رفتار كنيد

(بخشى از آيه 19 - نساء)

ص: 43

دستور خدايى

معمولاً كسى دوست نداره بقيه بهش دستور بدن. ولى ظاهرا كار اين دنيا بدون دستور پيش نميره! از صبح تا شب همش يا دستور مى ديم يا دستور مى شنويم. همسر و بچه و رئيس و... همه دستور مى دن! خيلى وقت ها اين دستورها بى حساب كتابه و به قول معروف حرف زوره! ولى دستور خدا از دستوراى اين دنيا نيست. شايد بشه دستوراى اين دنيارو اجرا نكرد، اما دستور خدا بايد اجرا بشه و نمى شه ازش فرار كرد.

كِتابَ اللّهِ عَلَيْكُمْ

دستور خدا بر شما است

(بخشى از آيه 24 - نساء)

ص: 44

ايمان باطنى

بعضى لباس ها خوب به تن بعضى ها نمى شينه! يعنى هر كارى مى كنن باز معلومه كه اين لباس مناسبشون نيست. مثلاً يه عده كت و شلوار بهشون نمياد و بايد هميشه لباس اسپرت بپوشن. اما تو اين دنيا همه ميرن تو لباس ديگرون! ظاهر طرفو كه مى بينى فكر مى كنى يه عمر عابد بوده. ولى كم كم مى فهمى اين فقط ظاهر كاره و باطنش كاملاً فرق داره. ما كم كم طرف مقابلو مى شناسيم، اما خدا از همون اول مى دونه! خدا مى گه من بيش از خودتون و ديگران از عمق ايمانتون خبر دارم :

وَ اللّهُ اَعْلَمُ بِايمانِكُمْ

خدا به ايمان شما آگاه تر است

(بخشى از آيه 25 - نساء)

ص: 45

صبر كنى خيلى بهتره

اين آدم هاى عجول هم خودشونو مى ندازن تو دردسر هم به بقيه استرس مى دن. وقتى دارن كار مى كنن آدم فكر مى كنه داره يه فيلم دور تند مى بينه! آدم هاى عجول معمولاً كلى به خودشون و بقيه ضرر مى زنن. سريع تصميم مى گيرن و سريع هم انجام مى دن و سريع هم پشيمون مى شن! معمولاً آدم هايى كه سر صبر كاراشونو انجام مى دن برنده مى شن. قرآن هم مى گه اگر صبر كنيد و پخته عمل كنيد براتون بهتره:

وَ اَنْ تَصْبِرُوا خَيْرٌ لَكُمْ

و اگر صبر كنيد براى شما بهتر است

(بخشى از آيه 25 - نساء)

ص: 46

آدم ضعيف

پرورش اندام هم بد نيست! بازوها مى شه اندازه تنه درخت! فيگور كه مى گيرى همه چشماشون چهارتا مى شه! اما فقط يك مشكلى داره. چند روز كه تمرين زياد و غذاهاى پرانرژى و داروهاى گرون قيمتو مى ذارى كنار، نصف اون عضله هاى برجسته آب مى شن و ناپديد مى شن! اگه الان هم آب نشن، چند سال ديگه كه آدم پير مى شه آب مى شن. آدم چه پرورش اندام كار كنه چه نكنه بايد متوجه باشد كه كلاً ضعيف خلق شده و با هارت و پورت و گردن كلفتى و تكبر به جايى نمى رسه:

خُلِقَ الاِنْسانُ ضَعيفا

انسان ضعيف خلق شده است

(بخشى از آيه 28 - نساء)

ص: 47

يك كلاغ، نه چهل كلاغ!

«يك كلاغ چهل كلاغ» ديگه لازم نيست! قبلاً يكى يه حرفى مى زد و اين حرف بين مردم مى گشت و كم كم عوض مى شد. اما الان نفر اول حرفو مى گيره و چنان عوضش مى كنه كه ديگه نفر سوم لازم نيست! طرف هر جور كه به نفعشه حرف بقيه رو عوض مى كنه. اگه مى خواهيم اين آيه قرآن درباره ما نباشه، بايد حرف ديگرونو همون طور كه هست براى بقيه تعريف كنيم:

يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَنْ مَواضِعِهِ

معنى و تلفظ كلمات را از جاى خود منحرف مى كنند

(بخشى از آيه 46 - نساء)

ص: 48

خسيس

خدا همه جور آدمى رو آفريده. بعضى ها هنوز پول درنياورده خرج مى كنن. بعضى ها هم پول درميارنو جمع مى كنن! البته پس انداز خيلى خوبه، اما اين دسته دوم براى بعدا جمع نمى كنن، براى هميشه جمع مى كنن! يعنى جمع مى كنن و خرج نمى كنن. اين آدم هاى خسيس خيرشون به هيچ كس نمى رسه، حتى به خونواده خودشون! براى همين ورثه منتظرن تااينا بميرن و يه دلى از عزا دربيارن. تا وقتى زنده اند دريغ از يه هسته خرما! اگه بتونن اونم جمع مى كنن.

لا يُؤْتُونَ النّاسَ نَقيرا

ذره اى به مردم نمى دهند

(بخشى از آيه 53 - نساء)

ص: 49

امانتدار

«امانات خود را بسپاريد». قرآن هم مى گه امانات مردمو بهشون برگردونيد. متأسفانه بعضى ها امانت مى گيرن ولى موقعى كه مى خوان اونو برگردونن، يا اصلاً منكر مى شن كه چيزى دستشون هست، يا اگر هم پس مى دن، يه چيزى داغون و معيوب برمى گردونن. امانتدارى كار خيلى سختيه، آدم بايد خيلى بيشتر از مال و اموال خودش مواظب جنس امانتى باشه و اونو مثل روز اول تحويل صاحبش بده. مخصوصا امانت هايى مثل پست و مقام و خدمت به خلق اللّه.

اِنَّ اللّهَ يَأْمُرُكُمْ اَنْ تُؤَدُّوا الاَْماناتِ اِلى اَهْلِها

خدا به شما دستور مى دهد امانت ها را به صاحبانش برگردانيد

(بخشى از آيه 58 - نساء)

ص: 50

حكم عادلانه

يكى از سخت ترين كارها قضاوته. قاضى قبل از حكم دادن بايد همه چيزو در نظر بگيره و بدون درنظر گرفتن منافع شخصى خودش يا يكى از طرفين حكم صادر كنه. قضاوت فقط تو دادگسترى نيست! ما هر روز بدون اين كه متوجه باشيم داريم حكم صادر مى كنيم. تو سر كار، تو خونه بين اعضاى خونواده، بين دوست و آشنا. خدا تو قرآن مى گه وقتى لازم شد قضاوت كنيد به عدالت حكم كنيد.

تَحْكُمُوا بِالْعَدْلِ

عادلانه قضاوت كنيد

(بخشى از آيه 58 - نساء)

ص: 51

اول نصيحت، بعد دورى

يه جاهايى آدم تو رو در واسى ميمونه. يه عده دارن كار خلاف مى كنن و آدم نمى دونه با اين عده بمونه، يا بره جاى ديگه. مثلاً دارن غيبت يه بنده خدايى رو مى كنن، يا دارن چيزهاى حروم مى خورن. تكليف ما چيه؟ بايد اون جا بمونيم يا نمونيم؟ قرآن جواب داده. مى گه نه تنها بايد ازشون دور بشى، بلكه بايد نصيحتشون هم بكنى تا از اين كارا نكنن.

فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَعِظْهُمْ

از آن ها كناره گيرى كن و آن ها را نصيحت كن

(بخشى از آيه 63 - نساء)

ص: 52

دوست خوب

دوست خوب چه قدر كم شده! روز به روز هم كمتر مى شه. رفاقت ها خيلى كوتاه شده و آدم ها خيلى زود همديگه رو فراموش مى كنن. يكى از دلايلش اينترنته. تو اينترنت خيلى زود با هم دوست مى شن و خيلى زود هم جدا مى شن. دوست خوب پيدا كردن خيلى سخته. واقعا اگه كسى دوستاى خوب پيدا كرد بايد محكم نگهشون داره چون خدا هم گفته:

وَ حَسُنَ اُولآئِكَ رَفيقا

آن ها دوستان خوبى هستند

(بخشى از آيه 69 - نساء)

ص: 53

اجرش با خدا

رو بعضى چيزها نمى شه قيمت گذاشت، مى گن قيمت نداره! بعضى كارا هم اين قدر ارزشمنده كه نمى شه روش قيمت گذاشت. شايد ظاهر كار زياد بزرگ نباشه ولى ارزشش بى نهايته. مثلاً ماشينت تو جاده خراب شده و يكى مياد يه نگاه مى ندازه و مى گه از سر باطريه! سر باطرى رو سفت مى كنه ماشين روشن مى شه! اين كار ظاهرا كوچيكه ولى خيلى ارزش داره. يا مثلاً مى خواهى كتاب بخرى ولى وقت ندارى، يكى از دوستات مى گه من برات مى خرم .اين كار خيلى خيلى برات ارزشمنده. خدا گفته اجر اين كارا با خودشه:

فَقَدْ وَقَعَ اَجْرُهُ عَلَى اللّهِ

پاداش او بر عهده خداست

(بخشى از آيه 100 - نساء)

ص: 54

گناه جلوى خدا

از خيلى از ماها اگه بپرسن از خدا بيشتر مى ترسى يا از پدر و مادرت؟ همسرت؟ همكارت؟ همكلاسيت؟ جواب مى دم معلومه از خدا! اما راستش بيشتر آدم ها از خدا اصلاً نمى ترسن. اگه مى ترسيدن كه اين قدر راحت جلوى خدا گناه نمى كردن. جلوى بقيه پنهان كارى مى كنن و كاراى خلافشونو قايم مى كنن. اما تا تنها مى شن راحت گناه مى كنن. فكر نمى كنن خدا همه جا هست، نه فقط بعضى جاها!

يَسْتَخْفُونَ مِنَ النّاسِ وَ لا يَسْتَخْفُونَ مِنَ اللّهِ

از مردم مخفى مى كنند اما از خدا نه

(بخشى از آيه 108 - نساء)

ص: 55

تنبل نماز

مى گن مى خواهى خدا باهات حرف بزنه قرآن بخون و اگه مى خواهى با خدا حرف بزنى نماز بخون. خدا اين قدر مهربونه كه روزى پنج بار وقت تعيين كرده بريم باهاش حرف بزنيم، تازه اگه بخواهيم بيشتر هم مى تونيم بريم پيشش. اما بعضى ها همون پنج بار هم اين قدر بى حال مى رن پيش خدا كه حال اطرافيان رو هم مى گيرن. طرف با قيافه در هم و لباس نامرتب شروع مى كنه به نماز، وسط نماز هم هى با خودش يالباسش ورميره تازودتر ملاقات با خدا تموم بشه. خدا در مورد اين آدم هاى تنبل گفته:

وَ اِذاقامُوا اِلَى الصَّلوةِ قامُوا كُسالى

وقتى كه براى نماز بلند مى شوند با تنبلى بلند مى شوند

(بخشى از آيه 142 - نساء)

ص: 56

رياكار

حتما شما هم ديديد، يه سرى از آدم ها وقتى مى خوان به فقير پول بدن يه جورى كيف پولشونو در ميارن كه همه ببينن! يا اگه مى خوان كار خوبى انجام بدن طورى انجام مى دن كه همه متوجه بشن، يا اگه مى خوان وضو بگيرن و نماز بخونن طورى عمل مى كنن كه همه آدم هاى دو رو بر بفهمن اين آقا يا اين خانم اهل نمازه! اين كارا يعنى ريا! به همين سادگى!

يُرآؤُنَ النّاسَ

جلوى مردم ريا مى كنند

(بخشى از آيه 142 - نساء)

ص: 57

پشيمون

آدم وقتى ده سالشه فكر مى كنه عقل كل شده! بعد كه بيست سالش مى شه فكر مى كنه ديگه عقلش كامل شده، چند سال بعد كه سى سالش شد مى گه ديگه اين بار عقلم كامل كامل شده! ولى راستش هر چى سنش بيشتر مى شه مى بينه هنوز خيلى مونده تا پخته و باتجربه بشه. براى همينه كه آدم خيلى وقت ها از كارايى كه مى كنه پشيمون مى شه، به خصوص اگه سنش كم باشه و تا پخته شدن خيلى فاصله داشته باشه.

فَاَصْبَحَ مِنَ النّادِمينَ

پس جزو پشيمان ها شد

(بخشى از آيه 31 - مائده)

ص: 58

قاطى خلافكارها

تا صحبت از فروع دين مى شه همه ياد نماز و روزه و خمس و زكات و... ميفتن. تقريبا كسى امر به معروف و نهى از منكرو جدى نمى گيره. درسته كه امر به معروف و نهى از منكر شرايط خاصى داره ولى اين دليل نمى شه كه آدم كلاً فراموششون كنه. بايد تا جايى كه ممكنه آدم دوست و آشنارو به كاراى خوب راهنمايى كنه و از كاراى بد دور كنه. متأسفانه خيلى ها نه تنها اين كار و نمى كنن بلكه خودشون هم قاطى بقيه مى شن و شروع مى كنن به كار خلاف!

كانُوا لا يَتَناهَوْنَ عَنْ مُنْكَرٍ فَعَلُوهُ

از كار زشت يكديگر را منع نمى كردند و آن را انجام مى دادند

(بخشى از آيه 79 - مائده)

ص: 59

من شاهد بودم!

شهادت دادن از اون كاراى سخته. مثلاً يه مشكلى پيش اومده يا يه اتفاقى افتاده و چند نفر شاهد بايد بيان بگن كه در جريان موضوع هستن. اما نمى شه همين طورى به خاطر دوست و آشنا رفت و شهادت داد. خداى نكرده شهادت دروغ نبايد داد. يه عده هم هستن كه به خاطر دردسرش از شهادت دادن فرار مى كنن. مى گن آدم گرفتار مى شه و هى بايد بره اين اداره و اون اداره! ولى اگر پاى حق در ميون باشه بايد شهادت داد، حتى اگه خيلى هم دردسر داشته باشه.

فَاكْتُبْنا مَعَ الشّهِدينَ

پس ما را جزو شاهدها بنويس

(بخشى از آيه 83 - مائده)

ص: 60

رحمت واجب

رحمت و لطف خدا براى همه ثابت شده ولى نمى دونم چرا بعضى ها دوست دارن يه تصوير خشن و سختگير از خدا نشون بدن. هر گوشه دنيا رو كه نگاه كنى نعمت هاى خدا رو مى بينى، از آب و غذا و آفتاب گرفته تا دين و قرآن و پيامبرى كه فرستاده تا مارو هدايت كنن. از طرفى خدا همش دنبال اينه كه گناهاى بنده هاشو ببخشه و اونارو عذاب نكنه. حتى تو قرآن هم بيشتر از رحمتش گفته تا عذابش. و گفته به خودش واجب كرده كه رحم كنه و ببخشه.

كَتَبَ عَلى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ

رحمت را بر خود واجب كرده است

(بخشى از آيه 12 - انعام)

ص: 61

درست مى گم؟

وقتى حق با آدم باشه ولى كسى حرفتو قبول نكنه خيلى به آدم فشار مياد. هركارى هم مى كنى و هر چى دليل ميارى باز هم طرف مقابل قبول نمى كنه كه تو درست مى گى. اين جور موقع ها اگر طرف لج كنه شما هر كارى بكنى قبول نمى كنه كه حق با شماست. اما اگر اهل منطق و دليل باشه بهترين كار اينه كه با دليل محكم برى جلو و بعد از قول قرآن بهش بگى:

اَلَيْسَ هذا بِالْحَقِّ

اين حق نيست؟

(بخشى از آيه 30 - انعام)

ص: 62

جاهل نباش

چند سال پيش اگه كسى مى خواست تو يه زمينه اى تحقيق كنه بايد كلى وقت مى ذاشت تا منابع لازم مثل كتاب و فيلم و... جمع كنه. اما الان با يه فلش ممورى مى شه هزار تا كتابو يه جا جمع كرد. اما با وجود اين وسايل، مردم سطحى تر شدن. اگه بهشون بگى بيا كمى مطالعه كن، ممكنه خيلى ناراحت بگن برو خدا پدرتو بيامرزه! اما خدا به ما دستور داده جاهل نباشيم، حالا يا از راه مطالعه يا راه هاى ديگه.

فَلا تَكُونَنَّ مِنَ الْجهِلينَ

پس از جاهلان نباش

(بخشى از آيه 35 - انعام)

ص: 63

زرق و برق دنيا

بهشت رفتن داره سخت و سخت تر مى شه! اين همه زرق و برق مگه مى ذاره كسى به اون دنيا فكر كنه! تو خونه و محل كار و بين راه همش چيزهاى خوش آب و رنگ هست كه حواس آدمو پرت مى كنه. بعد آدم فكر مى كنه زندگى همين چيزهاست. خوردن و خوابيدن و خوش گذروندن و بعد هم مردن! اگه واقعا آخرش مردن باشه كه ديگه خوشگذرونى نداره! بيشتر آدم ها قسمت خوشگذرونيش رو باور كردن اما مردن و رفتن به دنياى ديگه يادشون رفته!

وَ غَرَّتْهُمُ الْحَيوةُ الدُّنْيا

زندگى دنيا آن ها را فريب داد

(بخشى از آيه 70 - انعام)

ص: 64

نماز، بالاى بالا

ماشينو بذارم تعميرگاه، بچه رو ببرم مهد كودك، لباس ها رو از خشكشويى بگيرم، بعد از ظهر برم دكتر، بعد برم باشگاه، شب يه كم زبان كار كنم، وقت شد آفلاينامو چك كنم، اگه شد يه نيم ساعت هم چت كنم!

شايد شما هم يك ليست كارهاى روزانه شبيه اين داشته باشيد. ولى راستى جاى نماز كجاست؟ جا داره، يا نداره؟ اگه داره نزديك غروب، يا دوازده شب هول هولكى نماز خوندنه؟ قرآن مى گه مراقب نمازت باش. يعنى نماز بخون و بيارش بالاى ليست!

وَ هُمْ عَلى صَلاتِهِمْ يُحافِظُونَ

آن ها مواظب نمازشان هستند

(بخشى از آيه 92 - انعام)

ص: 65

مرگ سخت

بعضى ها موقع مردن خيلى سخت مى ميرن. اونايى كه اين دنيا رو خيلى دوست دارن، موقع مردن دل نمى كنن. خب خيلى سخته از همه چيزهايى كه يه عمر جمع كردن دل بكنن. اونايى هم كه نمى دونن اون طرف چه خبره مى ترسن، خب جاى ناشناس ترس هم داره. يه عده هم سخت مى ميرن چون در اين دنيا فقط حق ناحق كردن و مردمو اذيت كردن. حالا موقع مردن همه ظلم و ستمى كه كردن مياد جلوى چشمشون. قرآن مى گه كاش اونارو موقع جون دادن ببينى:

وَ لَوْ تَرىآ اِذِ الظّلِمُونَ فى غَمَراتِ الْمَوْتِ

كاش ظالم ها را موقع جان كندن ببينى

(بخشى از آيه 93 - انعام)

ص: 66

حمله شيطون

شما تصميم بگير خوب باش، مطمئن باش راه برات باز مى شه. اما يادت باشه تا مياى خوب بشى شيطون دست به كار مى شه و بهت حمله مى كنه. يهو مى بينى از چپ و راست از بالا و پايين شرايط برات طورى جور مى شه كه بد بشى. شيطان دوست نداره آدم ها خوب بشن، واسه همين تا تصميم مى گيرن خوب بشن هزار تا راه گناه ميذاره جلوشون. همون روز اول كه خدا شيطونو طرد كرد شيطون گفت براى گمراه كردن آدم ها:

لاَتِيَنَّهُمْ مِنْ بَيْنِ اَيْديهِمْ وَ مِنْ خَلْفِهِمْ وَ عَنْ اَيْمانِهِمْ وَ عَنْ شَمآئِلِهِمْ

از جلو و عقب و راست و چپ سراغ آن ها مى روم

(بخشى از آيه 17 - اعراف)

ص: 67

لباس نماز

مى گن استادى بوده وقتى مى خواسته نماز بخونه حسابى تيپ مى زده! و حتى تو خونه هم كه نماز مى خونده با لباس كامل نماز مى خونده. اما بعضى ها بدترين لباس ها و شلخته ترين قيافه ها رو موقع نماز دارن، لباس هاى كثيف، موهاى ژوليده، جوراب هاى سوراخ، پاهاى بدبو!

وقتى يه همسايه مياد دم در حتما بايد يه دستى به سر و رومون بكشيم و لباس مرتب بپوشيم بعد درو باز كنيم، اما به خدا كه مى رسه خيلى خودمونى مى شيم! خدا گفته اى مردم! وقتى براى نماز حركت مى كنيد مرتب باشيد:

يا بَنىآ ادَمَ خُذوُا زينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ

زينت خود را به هنگام رفتن به مسجد، با خود برداريد

(بخشى از آيه 31 - اعراف)

ص: 68

اسراف ممنوع !

سفره رنگين يعنى سفره اى كه توش اين قدر خوراكى باشه كه سرت گيج بره! تو بعضى مهمونى ها شايد بيست جور غذا و دسر باشه. مردم هم مى گن حالا كه مجانيه تا جا داريم بخوريم! خدا به مردم گفته بخوريد، اما به اندازه. هيچ كس نبايد اسراف كنه، اين غذاها و نوشيدنى ها نعمت خداست و خدا دستور داده ريخت و پاش نكنيم. اگه اين آيه قرآن رو درست متوجه بشيم ديگه اسراف نمى كنيم، حالا چه مهمون باشيم چه صاحب خونه!

كُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لا تُسْرِفُوا

بخوريد و بياشاميد ولى اسراف نكنيد

(بخشى از آيه 31 - اعراف)

ص: 69

آفريدن به خدا!

خدا نكنه يكى يه دستگاهى، وسيله اى، چيزى بسازه، همه جمع مى شن و به به و چه چه مى گن! مثلاً روبات مى سازن، تاتى تاتى راه ميره، هى گير مى كنه، هى سيماش اتصالى مى كنه و آخر سر هم دود مى كنه و ميفته رو زمين!

خدا اين همه موجود ريز و درشت رو خلق كرده، از سلول و كوچك تر از اون، تا پشه و مورچه، تا زمين و خورشيد، ولى كسى آفرين نمى گه! كاش اين آيه رو هر روز بخونيم و به خدا آفرين بگيم:

فَتَبارَكَ اللّهُ اَحْسَنُ الْخالِقينَ

بزرگ است خدايى كه بهترين خلق كنندگان است.

(بخشى از آيه 14 - مؤمنون)

ص: 70

گندم از گندم برويد

«گندم از گندم برويد جو ز جو»، انتظار ديگه اى هم نمى ره. يعنى آدم هر كارى كه بكنه نتيجه اش رو هم مى بينه. نمى شه كه آدم گندم بكاره ولى جو درو كنه! اين شده حكايت مردم اين دوره و زمونه. بعضى ها همه جور كار خلاف مى كنن، كلاه بردارى، حق ناحق كردن، اذيت و آزار دادن، بعد هم انتظار دارن بچه هاشون مثل دسته گل از آب در بيان! معلومه يه همچين آدمى به احتمال زياد بچه اش از خودش بدتر مى شه. گرچه استثناء هم هست.

وَ الْبَلَدُ الطَّيِّبُ يَخْرُجُ نَباتُهُ بِاِذْنِ رَبِّهِ وَ الَّذى خَبُثَ لا يَخْرُجُ اِلاّ نَكِدا

زمين پاك گياهش را به دستور خداوندش مى روياند و زمين ناپاك جز گياهانى

كم و بى فايده نمى روياند

(بخشى از آيه 58 - اعراف)

ص: 71

كم فروشى

فروشنده ها معمولاً سعى مى كنن موقع كشيدن جنس با ترازو كمى سنگين تر بكشن تا خيالشون راحت بشه به مشترى كم نداده باشن. اما كم فروشى فقط با ترازو نيست. هر چى حق مردم باشه و بهشون داده نشه يعنى كم فروشى. حالا مى خواد جنس باشه، يا تعمير ماشين و وسايل خونه باشه، يا تدريس و آموزش باشه، يا پاسخگويى به مراجعين در ادارات تو همه اينا بايد به بهترين شكل كارو انجام داد چون خدا گفته:

فَاَوْفُوا الْكَيْلَ وَ الْميزانَ وَ لا تَبْخَسُوا النّاسَ اَشْيآءَهُمْ

پيمانه و وزن را كامل بدهيد و اموال مردم را كم ندهيد

(بخشى از آيه 85 - اعراف)

ص: 72

چشم بندى

چشم بندى اين نيست كه حتما يه شعبده باز بياد و همه چيزو وارونه نشون بده. الان همه جور چشم بندى مى شه. مثلاً طرف مى خواد يه معامله اى انجام بده، چون مى دونه مردم از ريزه كارى هاى معامله اطلاع ندارن، خيلى راحت سرشون كلاه مى ذاره. يا مثلاً تو ازدواج يه شخصيت كاملاً متفاوت از خودش نشون مى ده تا بتونه به خواسته اش برسه. يه مدت كه مى گذره طرف مقابل مى بينه عجب كلاهى رفته سرش، چشم بندى واقعى يعنى اين!

سَحَرُوآا اَعْيُنَ النّاسِ

مردم را چشم بندى كردند

(بخشى از آيه 116 - اعراف)

ص: 73

جانشين بد

دنياى مدرن عيب و ايراد كم نداره! يكيش گرفتارى هاشه كه برنامه آدمو به هم مى زنه. خيلى وقت ها آدم مجبور مى شه كارشو يا حتى خونه و زندگيشو بسپره دست دوست يا آشنا. معلومه كه دوست داره وقتى برمى گرده همه چيزو مثل روز اول تحويل بگيره. اما متأسفانه بعضى ها جانشين خوبى نيستن. مسؤوليت قبول مى كنن اما احساس مسؤوليت نمى كنن. براى همين همه كارارو خراب مى كنن و تحويل صاحب اصليش مى دن!

بِئْسَما خَلَفْتُمُونى مِنْ بَعْدى

بعد از رفتن من بد جانشينى براى من بوديد

(بخشى از آيه 150 - اعراف)

ص: 74

پست تر از حيوانات

تو بعضى سيرك ها لباس تن حيوونا مى كنن و باهاشون نمايش درميارن. اما آدم هايى هستن از بس كار خلاف و گناه كردن كه روى حيووناى بيچاره رو سفيد كردن. اين حيووناى آدم نما با ظاهر و لباس هاى آن چنانى همه جا مى چرخن.

درون آدم بى انتهاست، مى تونه اين قدر بره بالا كه فرشته ها به گرد پاش هم نرسن، مى تونه اين قدر بره پايين كه حيووناى وحشى هم جلوش كم بيارن. خدا تو نيم خط اين آدم ها را معرفى مى كنه:

اوُلآئِكَ كَالاَنْعامِ بَلْ هُمْ اَضَلُّ

آن ها مثل چهارپايان هستند بلكه از آن ها گمراه ترند

(بخشى از آيه 179 - اعراف)

ص: 75

قرآن در سكوت

خيلى ها با شنيدن صداى قرآن مسلمون شدن، حتى بدون اين كه معنى قرآن رو متوجه بشن و بدون اين كه عربى بلد باشن. واقعا دليلش چى مى تونه باشه؟ اونا آهنگ گوش نواز قرآنو شنيدن و با نورش دلشون روشن شده. حالا چطور شده ما موقع شنيدن صداى قرآن هر كارى مى كنيم جز گوش دادن؟ حيف نيست اين نور و آهنگو از دست بديم؟ تا ساكت نباشيم نور قرآن و آهنگ گوشنوازش سراغمون نمياد.

وَ اِذا قُرِءَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَ اَنْصِتُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ

وقتى قرآن خوانده مى شود به آن گوش كنيد و ساكت باشيد تا مورد رحمت قرار گيريد

(بخشى از آيه 204 - اعراف)

ص: 76

مجازات سنگين

كاش آدم طورى زندگى كنه كه موقع رفتن از اين دنيا از كاراش پشيمون نباشه. گناه كم كم جمع مى شه و آدم اصلاً متوجه نمى شه. بعد از انشاءاللّه 120 سال يهو مى بينه چقدر گناه جمع كرده! هيچ راهى نيست مگر آدم هر لحظه مواظب باشه گناه نكنه. هيچى بهتر از اين نيست كه حضور خدا رو همه جا حس كنه. بايد از خدا خجالت بكشه و گناه نكنه، اگر هم خجالت نمى كشه بايد ازش بترسه، چون خداى مهربون به جاش خيلى هم سختگيره. موقع گناه بايد گفت:

اِنّىآ اَخافُ اللّهَ وَ اللّهُ شَديدُ الْعِقابِ

من از خدا مى ترسم. مجازات خدا شديد است

(بخشى از آيه 48 - انفال)

ص: 77

پرونده آخرت

ما همين طور داريم خوب و بد اعمالمونو مى فرستيم تو پرونده مون. كاراى خوب تو يه قسمت، كاراى بد هم تو يه قسمت. بعد چون هفتاد هشتاد سال براى ما خيلى زياده، يادمون ميره چند سال پيش يا چند ماه پيش يا حتى همين چند روز پيش چه كارايى كرديم. البته كاراى خوبمون هميشه يادمون هست و هى دوست داريم به ر خ فرشته هاى مسؤول پرونده بكشيم! ولى كاراى بد زود يادمون مى ره. اون دنيا موقع مجازات بهمون مى گن:

ذلِكَ بِما قَدَّمَتْ اَيْديكُمْ

اين به علت كارهايى است كه از قبل فرستاده ايد

(بخشى از آيه 51 - انفال)

ص: 78

دل گرفته

واى از اون روزايى كه دل آدم مى گيره. دنيا با همه بزرگيش برات قفس مى شه. تو شهر بزرگ باشى يا تو شهر كوچيك، تو كوه باشى يا تو بيابون، فرقى نداره، دنيا برات زندون شده. مثل اين كه اصلاً روحت تو دنيا جا نمى شه، مى خواد پر بكشه بره همون جايى كه ازش اومده. از دست اين دنياى خاكى و آدمهاش و دوز و كلك هاشون خسته شده. خدا هم مى دونسته بعضى وقت ها دل بنده هاش مى گيره، واسه همين تو قرآن گفته:

وَ ضاقَتْ عَلَيْكُمُ الاَْرْضُ بِما رَحُبَتْ

و زمين با همه وسعتش بر شما تنگ شد

(بخشى از آيه 25 - توبه)

ص: 79

حرف بى حساب

حرف زدن يكى از راحت ترين كارهاست. دهن باز مى شه و چند تا كلمه ازش خارج مى شه! به اين مى گن حرف زدن. اما حرف حسابى زدن كار خيلى سختيه! چون بايد فكر كرد بعد حرف زد. خيلى ها همون قسمت اول رو گرفتن و با بقيه اش كار ندارن. يعنى اصلاً فكر نمى كنن و حرف مى زنن. واسه همين حرفاشون همه بى سر و ته و بى ارزشه. بعضى ها هم فكر مى كنن و باز حرفاى باطل مى زنن، چون ذهنشون باطله.

ذلِكَ قَوْلُهُمْ بِاَفْواهِهِمْ

اين حرفى است (غلط) كه (بدون بررسى و تفكر) بر زبان آن ها جارى مى شود

(بخشى از آيه 30 - توبه)

ص: 80

خدا با ماست

خيلى وقت ها حق آدمو ناحق مى كنن، اذيت مى كنن، الكى تهمت مى زنن، برات پاپوش درست مى كنن، مدرك سازى مى كنن و تو هر كارى مى كنى نمى تونى از حقت دفاع كنى، نمى تونى ثابت كنى حقت ضايع شده. اين وقت ها يه آيه مياد سراغت، ازت حمايت مى كنه و اگه از ته دل بخونيش، نجاتت مى ده، دير يا زود داره ولى سوخت و سوز نداره.

لا تَحْزَنْ اِنَّ اللّهَ مَعَنا

ناراحت نباش، خدا با ماست

(بخشى از آيه 40 - توبه)

ص: 81

خواست خدا

تهديد مى كنه، مى گه بيچاره ات مى كنم، مى زنم داغونت مى كنم، نابودت مى كنم! تو هم مى بينى طرف قدرت داره، بيا و برو داره و ممكنه واقعا بلايى سرت بياره. ولى يه آيه قرآن هست كه مى گه تا خدا نخواد هيچ كس نمى تونه كارى كنه و تا خدا نخواد هيچ خوب و بدى برات اتفاق نميفته. اين آيه رو كه مى خونى ديگه خيالت راحت مى شه، چون مى گى من وظايف خودمو انجام مى دم، بقيه اش رو مى سپارم به خدا، همون كه سرور ماست.

قُلْ لَنْ يُصيبَنآ اِلاّ ما كَتَبَ اللّهُ لَنا

هيچ چيز براى ما اتفاق نمى افتد، مگر آن چه خداوند براى ما نوشته و مقرر داشته است

(بخشى از آيه 51 - توبه)

ص: 82

پول خودمه!

كمك به بقيه براى خيلى ها لذت بخشه. اما يه عده هستن كه اصلاً دوست ندارن دست كسى رو بگيرن و كمى از پول يا اموالشونو به آدماى فقير بدن. اگر هم يه روزى به هر دليلى مجبور بشن به كسى كمك كنن، فكر مى كنن ضرر كردن و سرمايه شونو از دست دادن. اين بنده خداها نمى دونن ثروتى كه دارن همش از يه سرمايه اوليه به دست اومده كه همون سلامتى، عقل، پشت كار و آمادگى معنوى شون بوده. اگه ازشون بپرسى، مى گن خودم اينارو جمع كردم!

يَتَّخِذُ ما يُنْفِقُ مَغْرَما

چيزى را كه انفاق مى كنند غرامت حساب مى كنند.

(بخشى از آيه 98 - توبه)

ص: 83

حرف آخر، شكر خدا

خدا بنده هاشو مى شناسه و گرنه بايد خيلى زود از دستشون ناراحت مى شد. بعضى از بنده ها تو خوشى ها اصلاً ياد خدا نيستن ولى وقتى گرفتار ميشن زود ميان سراغ خدا و گله مى كنن، كه چرا اين طورى شد، چرا اونى كه من مى خواستم نشد؟ ما بنده ها اگه گله و شكايتى هم كرديم آخرش بايد اينو بگيم:

وَ اخِرُ دَعْويهُمْ اَنِ الْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمينَ

دعاى آخرشان اين است كه ستايش مخصوص خداست

(بخشى از آيه 10 - يونس)

ص: 84

عمر كوتاه

تا چشم به هم مى ذارى هفته ها و ماه ها و سال ها تند و تند ميان و مى رن. آدم باورش نمى شه اين قدر زود نوجوون مى شه بعد جوون مى شه بعد ميانسال مى شه بعد پير مى شه بعد پير پير مى شه بعد هم راهى سفر آخرت مى شه! تازه اگه خيلى خوش شانس باشه اين طوريه وگرنه هر لحظه ممكنه سفر زود هنگام شروع بشه!! تو اون دنيا ازش مى پرسن چه قدر تو دنيا موندى مى گه چند ساعت بيشتر نشد.

وَ يَوْمَ يَحْشُرُهُمْ كَأَنْ لَمْ يَلْبَثُوآا اِلاّ ساعَةً مِنَ النَّهارِ

روزى كه آن ها در قيامت جمع شوند، مثل اين است كه فقط ساعتى از روز (در دنيا) مانده اند

(بخشى از آيه 45 - يونس)

ص: 85

به دل نگير

آدم ممكنه از دست ديگرون ناراحت بشه، از كاراشون، رفتارشون، از حرفاشون. ولى معمولاً زبون و حرفاش از همه بيشتر بقيه رو ناراحت مى كنه. از اون مهم تر اينه كه اين حرفو كسى بزنه كه اصلاً ازش انتظار نداشته باشيم. اگه يكى از نزديكات حرف ناروا بزنه نه فقط ناراحت مى شى بلكه غمگين هم مى شى.

اما خدا مى گه از حرف هاى ديگرون غمگين نشو:

وَ لا يَحْزُنْكَ قَوْلُهُمْ

حرف هاى آن ها تو را غمگين نكند

(بخشى از آيه 65 - يونس)

ص: 86

ده سوره

بيشتر از هزار و چهارصد ساله كه قرآن نازل شده و از همون اول يك سرى مخالف داشته، ولى هر روز بيشتر از قبل بين مردم جا باز مى كنه و دشمناشو شكست مى ده. با همه اين حرفا هنوز يك عده بدون اين كه دليل محكم و مستند بيارن مى گن قرآن حرف خدا نيست. قرآن همون موقع كه نازل مى شد جواب آدم هايى كه ردش مى كردن رو داد و گفت:

يَقُولُونَ افْتَريهُ قُلْ فَأْتُوا بِعَشْرِ سُوَرٍ مِثْلِهِ مُفْتَرَياتٍ

مى گويند: پيغمبر اين آيات را سرهم كرده. بگو ده سوره مثل اين آيات سرهم كرده بياوريد

(بخشى از آيه 13 - هود)

ص: 87

صبح نزديكه

صبح هميشه با خودش شادى و انرژى مثبت مى ياره. همين كه يك كم هوا روشن مى شه موج انرژى مى ريزه تو شهر و تو خونه. اما يه وقت هايى تاريكى وجود آدمو مى گيره. نه اين تاريكى شب، بلكه تاريكى مشكلات و گرفتارى ها و بدبختى ها. مشكلات چنان روزگار آدمو سياه مى كنه كه هر لحظه انتظار مى كشه يه فرجى بشه تا هواى دلش روشن بشه. يه كم بايد صبور بود، مگه هميشه نمى گيم پايان شب سيه سپيد است؟

اَلَيْسَ الصُّبْحُ بِقَريبٍ

آيا صبح نزديك نيست؟

(بخشى از آيه 81 - هود)

ص: 88

زير و رو مى كنم!

زلزله يكى از حوادث خيلى وحشتناكه. شكر خدا اين اواخر خونه ها رو ضد زلزله مى سازن تا تلفات كمتر بشه. بعضى ها فكر مى كنن خونه هاى ضد زلزله قدرت خدا رو محدود مى كنه! اما نمى دونن اين خونه ها فقط تا زلزله هفت يا حداكثر هشت ريشترى مقاومت مى كنن. يعنى براى خدا سخته هشت ريشترو بكنه ده ريشتر؟ اگه قبول داشته باشيم قدرت همش دست خداست اون وقت اين آيه هميشه برامون تازه است و هيچ وقت با خونه هاى ضد زلزله كهنه نمى شه و سعى مى كنيم با انجام كاراى خوب و فرار از كاراى زشت بلاها رو دور كنيم:

فَلَمّا جآءَ اَمْرُنا جَعَلْنا علِيَها سافِلَها

چون فرمان ما صادر شد آن (شهر) را زير و رو كرديم

(بخشى از آيه 82 - هود)

ص: 89

فرشته

اگه نيمه پر ليوانو نگاه كنيم مى بينيم اطرافمون آدم خوب كم نيست. بعضى ها واقعا مثل ماهن! همين كه پيداشون مى شه يه موج قوى از احساس خوب باهاشون مياد. خيلى مهربونن، خيلى هواى ديگرونو دارن، خيلى كمك مى كنن. هاله صورتشون هميشه اونارو خوشگل و قشنگ مى كنه. واقعا اينا آدم نيستن، فرشته اند.

ما هذا بَشَرا اِنْ هذآا اِلاّ مَلَكٌ

اين بشر نيست، اين يك فرشته بزرگوار است

(بخشى از آيه 31 - يوسف)

ص: 90

خواب بى سر و ته

خواب عجب نعمتيه! آدمو مى بره يه دنياى ديگه. خواب به آدم مى گه به جز اين دنيا يه دنياى ديگه هم هست. بعضى وقت ها از آينده خبر مى ده، بعضى وقت ها بهت الهام مى كنه. اما همه خواب ها اين طور نيستن. بعضى هاشون بى سر و ته هستن كه نبايد بهشون اعتماد كرد. خواب هايى بى سر و ته بيشتر اول شب ميان سراغ آدم يا وقتى با شكم پر مى خوابيم! البته تشخيص خواب معنى دار از خواب بى ارزش كار هر كسى نيست و متخصص داره. قرآن خيلى زيبا گفته:

اَضْغثُ اَحْلمٍ

خواب هاى پريشان و پراكنده

(بخشى از آيه 44 - يوسف)

ص: 91

اميدت به خدا باشه

آدم به اميد زنده ست. اميد كه باشه آدم خيلى راحت با مشكلات دست و پنجه نرم مى كنه. اما اميد كه نباشه روحيه كار كردن هم نيست، ديگه حال و حوصله نداريم. بعضى ها به اينو اون اميد دارن، همش چشمشون به كمك اوناست، ولى فايده نداره، چه طور مى شه به كسى كه خودش اميدش به كساى ديگه ست اميد بست؟ فقط بايد به خدا و رحمتش اميد داشت، فقط اونه كه همه چى از خودشه، بقيه هر چى دارن از خداست.

لا تَايْئَسُوا مِنْ رَوْحِ اللّهِ

از رحمت خدا مأيوس نشويد

(بخشى از آيه 87 - يوسف)

ص: 92

آرام دل

بچه تا مادرشو مى بينه آروم مى شه، چون مادر ازش مواظبت مى كنه و بهش محبت مى كنه و نمى ذاره كسى اذيتش كنه. اما همين بچه وقتى بزرگ مى شه كم كم دچار استرس مى شه، ديگه آرامش نداره. علتش اينه كه ديگه مادرى در كار نيست يا اگه هم هست نمى تونه مشكلاتشو حل كنه. مشكلات اون قدر بزرگ و جدى شدن كه از دست پدر و مادر و بقيه آدم ها كارى ساخته نيست. اين جا فقط خدا مى تونه به داد ما برسه. خودش مى گه يادم كنيد آروم مى شيد.

اَلا بِذِكْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ

بدانيد كه با ياد خدا دل ها آرام مى گيرد

(بخشى از آيه 28 - رعد)

ص: 93

شكر نعمت

اگه كسى يه ليوان آب دستمون بده كلى ازش تشكر مى كنيم. اما نوبت خدا كه مى رسه اصلاً تشكر كردن يادمون مى ره. آب و ليوان و كسى كه آب دست ما مى ده همه از خداست. اگه بخواهيم نعمت هايى رو كه خدا بهمون داده بشمريم بايد تا مدت ها بشمريم! خدا خودش خيلى ساده بهمون گفته اگه براى نعمت هايى كه بهتون دادم شكر كنيد خيلى بيشتر بهتون مى دم. حتى همين لب و دهنى هم كه مى خواهيم باهاش شكر خدا كنيم از خداست، جالبه، نه؟

لَئِنْ شَكَرْتُمْ لاََزيدَنَّكُمْ

اگر شكر كنيد نعمت شما را بيشتر مى كنم

(بخشى از آيه 7 - ابراهيم)

ص: 94

چشم هاى خيره

بعضى فيلم ها اين قدر ترسناكن كه چشم هاى آدم از حدقه مى زنه بيرون و چار چشمى خيره مى شه به فيلم. داستان اين فيلم ها اكثرا تو يه كره ديگه اتفاق ميفته يا مربوط به اون دنياست. با اين كه مى دونيم اينا فيلم هستن ولى باز از تعجب چشمامون گرد مى شه. خدا قبل از اين كه اين فيلم ها باشه خيلى عالى اون دنيا و قيامتو تصوير كرده و گفته روز قيامت چشماتون خيره مى شه:

يَوْمٍ تَشْخَصُ فيهِ الاَْبْصارُ

روزى كه چشم ها در آن خيره مى ماند

(بخشى از آيه 42 - ابراهيم)

ص: 95

مال مردم

چشم ساخته شده براى نگاه كردن، اما نه نگاه كردن به هر كسى و هرچيزى. يكى از چيزهايى كه چشم نگاه مى كنه مال و اموال مردمه. يه ماشين مدل بالا مياد رد مى شه، طرف بدون اين كه متوجه بشه بهش خيره مى شه و افسوس مى خوره. يا خونه هاى آن چنانى رو مى بينه و غصه مى خوره. نمى دونه خودش خيلى چيزها داره كه به چشم نمياد، خوش قلبه، مهربونه، اهل كار خلاف نيست. خدا مى گه به مال مردم خيره نشو!

لا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ اِلى ما مَتَّعْنا بِه اَزْواجا مِنْهُمْ

به چيزهايى كه به گروه هايى از آن ها داديم چشم ندوز

(بخشى از آيه 88 - حجر)

ص: 96

سربلند

معلم به شاگرد تنبل مى گه: اينو كه ننوشتى، اينم كه نصفه حل كردى، سراغ اين درسم كه اصلاً نرفتى، حالا خودت بگو چى كارت كنم!؟ اين جور وقت ها شاگرد سرشو ميندازه پايين و هر چى معلم بگه قبول مى كنه. اون دنيا هم خدا يه كتاب مى ده دستمون و مى گه اينا كارايى كه بايد مى كردى ولى نكردى، اينا هم كارايى كه نبايد مى كردى ولى كردى، حالا خودت بگو چه كارت كنم؟ ما هم مثل شاگرد تنبل كلاس سرمونو ميندازيم پاييم. خدايا مارو تو اون دنيا سربلند كن.

اِقْرَا كِتابَكَ كَفى بِنَفْسِكَ الْيَوْمَ عَلَيْكَ حَسيبا

و به او مى گوييم كتابت را بخوان، خودت امروز براى حسابرسى كافى هستى

(14 - اسراء)

ص: 97

هر كسى بار خودش !

اين جا تا يه بار سنگين دارى دو تا كارگر خبر مى كنى و مى گى برات ببرن، اصلاً نمى ذارى به كمرت فشار بياد. خودت مى شينى تو خونه يا تو ماشين و كارگر برات بارتو مى بره. اما اون دنيا از اين خبرا نيست. هر چى بار گناه دارى بايد خودت ببرى، نه كارگرى هست نه وسيله اى! اون دنيا همه دارن بار گناهاى خودشونو مى برن. پس سعى كنيم سبكبار بريم اون دنيا.

وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ اُخْرى

هيچ كس بار گناه ديگرى را به دوش نمى كشد

(بخشى از آيه 15 - اسراء)

ص: 98

پدر و مادر ماهن

قرآن خيلى شفاف مى گه به پدر و مادر بايد احترام گذاشت. اصلاً استثناء هم قائل نيست. مثلاً نمى گه اگه پدر و مادر بهت بدى كردن و اذيتت كردن تو مى تونى بهشون بدى كنى. بعضى بچه ها فكر مى كنن پدر و مادر خلق شدن كه از صبح تا شب در خدمت اونا باشن و تر و خشكشون كنن! واسه همين تا يه ذره از دست پدر و مادر عصبانى مى شن شروع مى كنن به بد و بيراه گفتن. خدا مى گه اصلاً حق ندارى از اين حرفا بهشون بزنى!

فَلا تَقُلْ لَهُما اُفٍّ

به آن ها اف (كوچك ترين كلمه اعتراض آميز و غيرمؤدّبانه) هم نگو

(بخشى از آيه 23 - اسراء)

ص: 99

كار خير

هميشه شنيديم بايد كار خير كرد و به فكر آخرت بود. واسه همين شب هاى جمعه كه مى شه يه عده شكلات و خرما و از اين جور چيزها خيرات مى كنن. يه عده ديگه هم هستن كه مدرسه و بيمارستان و مكان هاى عمومى مى سازن. ولى كار خير فقط اينا نيست. عيادت مريض، سر زدن به عمه و خاله و عمو و دايى پير، آشتى دادن، راهنمايى كردن آدم ها و هزار تا كار ديگه. اين كارا پول نمى خواد ولى خيلى سخت تره!

وَ الْباقِياتُ الصّالِحاتُ خَيْرٌ عِنْدَ رَبِّكَ ثَوابا وَ خَيْرٌ اَمَلاً

خوبى هاى ماندگار، ثوابش نزد خداى تو بهتر و اميدبخش تر است.

(بخشى از آيه 46 - كهف)

ص: 100

هر كسى راه خودش

ما آدم ها هر كدوم براى خودمون يه دنيايى داريم. اگه دنياها تا حدى شبيه هم باشن با هم دوست و رفيق مى شيم. بعضى وقت ها هم زن و شوهر مى شيم!! اما بعضى وقت ها دوتا دنيا اولش شبيه هستن ولى يه مدت بعد اختلافاشون ظاهر مى شه. اين جور موقع ها دوستى ها كمرنگ مى شه، يا زن و شوهرى بى ثبات مى شه.

بايد اختلاف ها رو حل كرد و دوستى ها رو ادامه داد، ولى اگه واقعا راهى نيست، هيچ كاريش نمى شه كرد مگر گفتن اين آيه:

هذا فِراقُ بَيْنى وَ بَيْنِكَ

اكنون موقع جدايى بين من و تو است

(بخشى از آيه 78 - كهف)

ص: 101

آدم با بركت

بعضى ها تو زندگيشون از اول كه ميان تا آخر كه مى رن همش بركته. به دنيا كه ميان با خودشون بركت ميارن، به قول معروف قدمشون خيره. تو زندگى هم همش به بقيه كمك مى كنن و خيرشون به همه مى رسه. رفتن اين آدم ها براى بقيه خيلى سخته، ولى خودشون مى رن كه به منبع بركت الهى وصل بشن. چى بهتر از اين آيه براى اين آدم هاى پربركت:

وَ سَلامٌ عَلَيْهِ يَوْمَ وُلِدَ وَ يَوْمَ يَمُوتُ وَ يَوْمَ يُبْعَثُ حَيّا

سلام بر او روزى كه متولد شد و روزى كه مرد و روزى كه زنده شود

(15 - مريم)

ص: 102

با من مهربونه

مهربونى خدا رو همه حس كرديم. ما بدى مى كنيم، خدا خوبى مى كنه. ما گناه مى كنيم، خدا گذشت مى كنه. ما كوتاهى مى كنيم، خدا مى بخشه. اگه خيلى آدم خوبى باشيم حداقل روزى يه گناه مى كنيم. يعنى در طول عمرمون حدود بيست هزارتا گناه! با اين همه خدا مى گه بنده من اگه توبه كنى مى بخشمت. كاش مى شد جلوى اين مهربون حتى اون يك گناه هم نكنيم. خود ما اگه كسى بيست هزارتا خطا كنه چه معامله اى باهاش مى كنيم؟

اِنَّهُ كانَ بى حَفِيّا

او با من بسيار مهربان است

(بخشى از آيه 47 - مريم)

ص: 103

انتخاب خدا

اگه براى كسى يه قدم بردارى اون هم حداكثر يه قدم برات برمى داره. اما اگه براى خدا يه قدم بردارى خيلى سريع برات صد قدم برمى داره. خدا كسايى رو كه بهش رو مى كنن خيلى تحويل مى گيره، اونا رو انتخاب مى كنه براى خودش و همه كاراشونو درست مى كنه، بهشون آرامش مى ده، وصلشون مى كنه به دنياى معنويت. در ظاهر شايد چيزى نداشته باشن اما در واقع صاحب ثروت همه دنيا هستن.

اَنَا اخْتَرْتُكَ

من ترا انتخاب كرده ام

(بخشى از آيه 13 - طه)

ص: 104

مزه مردن

تا حالا شده بريد به مدرسه يا دانشگاه يا محل كار قبليتون و ببينيد همه قيافه ها عوض شدن؟

ناخودآگاه آدم فكر مى كنه يه عده متجاوز اومدن جاشو گرفتن.

دنيا هم همين طوره. چند سال ديگه همه يا بيشتر آدم هايى كه الان روى زمين هستند جاشونو مى دن به آدم هاى ديگه. همه مردن و رفتن. همه مون بايد يه روزى مزه مرگ رو بچشيم، اين يه واقعيته و نمى شه كاريش كرد.

كُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ

هر كس مزه مرگ را مى چشد

(بخشى از آيه 35 - انبياء)

ص: 105

خدايا تنهام نذار

چه طور مى شه بيشتر از 6 ميليارد آدم رو كره زمين زندگى مى كنن ولى ميليون ها نفرشون تنها هستن؟ آدم براى تنهايى آفريده نشده، اما اين دنياى صنعتى روز به روز آدم هارو تنهاتر مى كنه. خيلى از آدم هاى تنها دوست ندارن تنها باشن ولى دست روزگار تنهاشون كرده. بعضى ها ازدواج نكردن، يا ازدواج كردن و جدا شدن، بعضى ها ازدواج كردن و بچه دار نشدن، يا بچه دار شدن و بچه هاشون رفتن جاهاى دور. كاش همه تنهاها اين آيه رو زمزمه كنن تا خدا كمكشون كنه:

رَبِّ لا تَذَرْنى فَرْدا

خدايا، مرا تنها نگذار

(بخشى از آيه 89 - انبياء)

ص: 106

اول و آخر ضعيف

دو نفر هستن كه نمى تونن پشه رو از خودشون دور كنن. يكى بچه اى كه تازه به دنيا اومده، يكى هم آدمى كه خيلى خيلى پير شده. آدم، اول ضعيفه، بعد كم كم قوى مى شه بعد دوباره ضعيف مى شه. بعضى ها فكر مى كنن هميشه اين قدر قوى بودن و هميشه هم اين قدر قوى مى مونن، براى همين طورى حرف مى زنن مثل اين كه قوى ترين مرد و زن جهان هستن!

نمى دونن يه روزى اين قدر ضعيف مى شن كه پشه هم اونا رو شكست مى ده!

يُرَدُّ اِلى اَرْذَلِ الْعُمُرِ

به بدترين مرحله زندگى مى رسند

(بخشى از آيه 5 - حج)

ص: 107

نه دنيا داره نه آخرت

بعضى ها هم دنيارو دارن هم آخرتو. بعضى ها دنيارو دارن ولى آخرت ندارن. بعضى ها آخرتو دارن ولى دنيا ندارن. بعضى ها نه دنيا دارن نه آخرت. اين دسته آخر خيلى بيچاره هستن. طرف همه جور كار خلاف مى كنه تا به مال و ثروت، مقام، يا لذت دنيا برسه، ولى آخرش يه اتفاقى ميفته به هيچ كدوم از اين چيزها نمى رسه. يعنى آخرتشو فروخته به دنيا، تو دنيا هم به چيزى نرسيده. خدا مى گه:

خَسِرَ الدُّنْيا وَ الاْخِرَةَ

هم دنيا و هم آخرت را از دست مى دهد

(بخشى از آيه 11 - حج)

ص: 108

دين آسون

دين و دستوراتش براى بعضى ها خيلى سخته. اصلاً حوصله ندارن نماز بخونن و روزه بگيرن و بقيه دستوراتو انجام بدن. اين ها هنوز دينو لمس نكردن، شيرينى عبادتو نچشيدن. از طرفى يه عده دينو خيلى سخت مى گيرن، مستحباتشم مثل واجب حساب مى كنن. اگه دين سخت بود كه خدا نمى گفت:

ما جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِى الدّينِ مِنْ حَرَجٍ

در دين مشكلى براى شما قرار نداده

(بخشى از آيه 78 - حج)

ص: 109

حرف هاى الكى

تا دلت بخواد اس ام اس هاى الكى، حرف هاى بى سر و ته، ايميل هاى بى معنى و خيلى چيزهاى بى ارزش ديگه بين مردم رد و بدل مى شه. آخرش كه چى؟ يعنى عمر ما اين قدر بى ارزش شده كه صرف اين چيزها بشه؟ كاش هر وقت از اين چيزها برامون مى فرستن يا از اين حرفا مى زنن اين آيه قرآنو بخونيم، شايد خدا بخواد و از اين روزمره گى دربياييم.

وَ الَّذينَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ

از كار بيهوده روگردان هستند

(3 - مؤمنون)

ص: 110

شايعه نكن !

يكى از روش هاى ارتباطى كه اصلاً از دور خار ج نمى شه شايعه است! يكى يه چيزى مى گه، بقيه هم يه چيزى مى ذارن روش و پخش مى كنن. حالا اصلاً كارى ندارن اين حرف درست بوده يا نه، فقط تند و تند براى بقيه تعريف مى كنن. بعد همين باعث مى شه تهمت و دروغ و افترا بين آدم ها بچرخه و آبرو يه بنده خدايى بره. چطوره اين بار كسى از اين حرفا زد، ما به سهم خودمون جلوى شايعه رو بگيريم و بگيم:

ما يَكُونُ لَنا اَنْ نَتَكَلَّمَ بِهذا

ما حق نداريم صحبتى درباره آن بكنيم

(بخشى از آيه 16 - نور)

ص: 111

نيفتى تو گناه!

سن ازدواج رفته بالا. دختر و پسر سى ساله و حتى بالاتر مى گن هنوز زوده براى ازدواج! دلايل مختلفى باعث شده سن ازدواج بالا بره، ولى اين دليل نمى شه كسى بره دنبال كار غيراخلاقى و غير شرعى. دين براى همه آدما و براى همه شرايط قانون داره، ولى اگه به هر دليلى قسمت نشد يه نفر ازدواج كنه، بايد خودشو نگه داره و خداى نكرده به گناه نيفته:

وَ لْيَسْتَعْفِفِ الَّذينَ لا يَجِدوُنَ نِكاحا

افرادى كه امكان ازدواج ندارند بايد عفت بخرج دهند

(بخشى از آيه 33 - نور)

ص: 112

نعمت خدا

خدا معمولاً نعمت هاشو غير مستقيم به ما مى ده. بارون و برف مى ده كه بى آب نمونيم، ولى ابر واسطه مى شه. ميوه مى ده ولى درخت واسطه مى شه. نور مى ده ولى خورشيد واسطه مى شه. علم مى ده ولى معلم واسطه مى شه. پول مى ده ولى كار واسطه مى شه. كاش ما آدم ها پشت همه نعمت ها، خدا رو مى ديديم و بقيه رو واسطه مى دونستيم. كاش هر نعمتى به ما مى رسيد اين آيه رو مى خونديم:

هذا مِنْ فَضْلِ رَبّى

اين لطف خداى من است

(بخشى از آيه 40 - نمل)

ص: 113

خدايا كمك

كسى هست به دادم برسه؟ كسى هست به من كمك كنه؟ موقعى كه كارد به استخون مى رسه، موقعى كه فكر مى كنى خيلى تنها موندى و ديگه دنيا به آخر رسيده، يادت باشه اگه همه هم تنهات گذاشتن، هنوز يكى هست كه به دادت برسه. لازم نيست از بقيه كمك بخواهى، با اين آيه برو سراغ خدا و جلوش زار بزن و بگو:

اَمَّنْ يُجيبُ الْمُضْطَرَّ اِذا دَعاهُ وَ يَكْشِفُ السُّوءَ

يا كيست كه دعاى درمانده را اجابت مى كند و گرفتارى را برطرف مى سازد

(بخشى از آيه 62 - نمل)

ص: 114

كرشمه

كم دقت كنيم متوجه مى شيم اين دنيا كاملاً منظمه. كوچيك و بزرگ دنيا بر اساس حكمت خدا خلق شده و هيچ چيزى بى علت نيست. آفرينش زن و مرد هم بخشى از حكمت خداست. اين كه زن و مرد به هم تمايل دارند هم كار خداست. و اين كه صداى زن ها اگه با ناز و كرشمه همراه بشه مردا رو جذب مى كنه هم از خداست. حالا همين خدا به خانم ها گفته با ناز حرف نزنيد، چون بعضى ها مريضن و دچار طمع مى شن:

فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذى فى قَلْبِه مَرَضٌ

هوس انگيز حرف نزنيد چون كسى كه در دلش مرضى است به طمع مى افتد

(بخشى از آيه 32 - احزاب)

ص: 115

دخالت بجا

تو جمع دوستان و خونواده اختلاف پيش مياد. هر كس حرف خودشو مى زنه. اين اختلاف ها ممكنه به جاهاى باريك بكشه و باعث تصميم هاى غلط بشه. اين جور موقع ها لازمه يه بزرگ تر، يه آدم با تجربه، يا كسى كه كارى از دستش برمياد دخالت كنه و به اختلاف خاتمه بده. بيشتر وقت ها يه جمله دقيق و بجا از طرف يه آدم پخته مشكل رو حل مى كنه و همه چى ختم به خير مى شه. واقعا اگه كسى بتونه كمك كنه بايد بره جلو و بگه:

اِنَّما اَعِظُكُمْ بِواحِدَةٍ

من شما را به يك كار سفارش مى كنم

(بخشى از آيه 46 - سباء)

ص: 116

سرمايه گذارى طلايى

موقع صدقه دادن بعضى ها طورى رفتار مى كنن آدم فكر مى كنه مى خوان تو بورس سرمايه گذارى كنن و مى ترسن نكنه خداى نكرده ضرر كنن! طرف با دست لرزون يه مبلغ خيلى كمى درمياره و صدقه مى ده، تازه باز هم چشمش دنبال پولشه! اما صدقه دادن يه سرمايه گذارى صد درصد سودآوره و اصلاً ضرر نداره. خدا مى گه اين سرمايه گذارى هيچ وقت از بين نمى ره. حالا كه خدا گفته چرا با خيال راحت سرمايه گذارى نكنيم؟

اِنَّ الَّذينَ...اَنْفَقُوا مِمّا رَزَقْناهُمْ سِرّا وَ عَلانِيَةً يَرْجُونَ

به يقين كسانى كه... از آنچه به ايشان روزى داده ايم به طورِ مخفى و آشكار انفاق كرده اند،

به تجارتى اميد بسته اند كه هرگز كساد نمى شود

(بخشى از آيه 29 - فاطر)

ص: 117

حرف حق

يه جمله هايى هست كه آدمو مبهوت مى كنه. يعنى فكر مى كنى مى بينى حرف حق زده و حرف حق جواب نداره. اين جمله ها مى تونه مسير زندگى رو عوض كنه. يا مى تونه مسير يه موضوعى رو كاملاً عوض كنه. مثلاً بين دو نفر اختلاف هست، يكى حق مى گه، اون يكى ناحق. اگه حرف حق به كرسى بشينه قطعا مسير موضوع عوض مى شه. اين وقت ها در مورد آدمى كه حرف زده بايد گفت:

جاءَ بِالْحَقِّ

او حق را آورده

(بخشى از آيه 37 - صافات)

ص: 118

چراغونى آسمون

اگه مى خواهيد بزرگى خدارو حس كنيد يه راه خيلى راحت هست. صبر كنيد شب بشه بعد يه نگاه به آسمون بندازيد. اين همه ستاره كه معلوم نيست تا كجا ادامه دارن و معلوم نيست چه قدر از ما فاصله دارن و معلوم نيست چند تا هستن، اينا همه بزرگى خدا رو ثابت مى كنه. خدا تو اين آيه چه زيبا بزرگى خودشو به ما نشون داده. غير مستقيم گفته اين چراغ هاى تو آسمون همش كار منه:

وَ زَيَّنَّا السَّماءَ الدُّنْيا بِمَصابيحَ

آسمان دنيا را با چراغ هايى تزيين كرديم

(بخشى از آيه 12 - فصلت)

ص: 119

بدبيارى

امان از اون روزايى كه از صبح تا شب براى آدم بد مياد. همه كارا گره مى خوره. گرفتارى مياد چند تا چند تا! يكيشو درست مى كنى، يكى ديگه خراب مى شه. خونه و اداره و محل كار نداره، اصلاً مثل اين كه از آسمون برات گرفتارى مى باره. اين روز كه به خاطر رفتار ما نحس و نامبارك مى شن، براى همه هست، ولى با كمك خدا و انجام كاراى خوب و دورى از كاراى بد مى شه اونارو پشت سر گذاشت.

خدا هم تو قرآن گفته عذاب در روزهاى نحس بر قوم عاد (به دليل گناهاشون) نازل شد.

فَاَرْسَلْنا عَلَيْهِمْ ريحا صَرْصَرا فى اَيّامٍ نَحِساتٍ

پس ما در روزهاى نحس باد تندِ سردى بر آن ها فرستاديم

(بخشى از آيه 16 - فصلت)

ص: 120

كمك به خدا

خدا خيلى ساده به زبون ما بنده ها گفته اگه منو كمك كنيد من هم شمارو كمك مى كنم. اول آدم باورش نمى شه خدا از بنده هاش كمك خواسته باشه. خدا كه بى نيازه پس چرا كمك خواسته؟ كمك به خدا همون عمل كردن به دستورهاشه. اين دستورها هم در نهايت براى سعادت بنده ها صادر شده. يه جا گفته در راه من جنگ كنيد، يه جا گفته دستورات دين رو اجرا كنيد، يه جا گفته به همديگه كمك كنيد.

اِنْ تَنْصُروُا اللّهَ يَنْصُرْكُمْ

اگر به خدا كمك كنيد خدا هم به شما كمك مى كند

(بخشى از آيه 7 - محمّد)

ص: 121

حفظ نور

حفظ يه چيز سخت تر از به دست آوردنشه. كار خوب كردن سخته اما حفظ كردن نتيجه اون خيلى سخت تره. مثلاً طرف كار خير مى كنه، به مردم گرفتار كمك مى كنه، يا نصف شب پا مى شه نماز شب مى خونه، اما دو ساعت بعد با يه برخورد نامناسب با همكاراش يا با خونواده همه اجرى كه جمع كرده رو از دست مى ده. ميگن هر كار خوبى يه نورى داره، حواسمون باشه اين نور رو با كاراى زشت خاموش نكنيم.

لا تُبْطِلُوا اَعْمالَكُمْ

كارهاى خودتان را از بين نبريد

(بخشى از آيه 33 - محمّد)

ص: 122

فضول

هر روز وسايل فضولى كردن بيشتر مى شه. دوربين مداربسته، آيفون تصويرى، موبايل و چيزهاى شبيه به اين به آدم هاى فضول كمك مى كنه بيشتر تو كار ديگرون فضولى كنن!

فضول دوست داره از كار بقيه سر دربياره، دوست داره جستجو كنه ببينه بقيه دارن چى كار مى كنن. همش با خودش مى گه فلانى چرا دير مى ره خونه؟ يا چرا يه ساعت پاى تلفنه؟ يا فلانى نماز مى خونه يا نه؟ يكى نيست بگه چرا تو كارى كه بهت مربوط نيست تجسس مى كنى؟

لا تَجَسَّسُوا

(در كارهاى خصوصى هم) تجسس نكنيد

(بخشى از آيه 12 - حجرات)

ص: 123

غيبت

خيلى ها فكر مى كنن راحت ترين كار خوردن راحت الحلقومه! اما از اون راحت تر غيبت كردنه! مثل آب خوردن! تقريبا هر جا مى رى يه عده دارن غيبت مى كنن. اگه بگى غيبت نكنيد اولين جوابى كه مى شنوى اين كه غيبت نيست صحبته، يا غيبت فلانى حلاله، يا جلوى خودشم مى گم! اما تا طرف سر و كله اش پيدا مى شه موضوع صحبت عوض مى شه! حالا خوبه خدا تو قرآن گفته غيبت كردن مثل اينه كه آدم گوشت برادر مرده اش رو بخوره.

وَ لا يَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضا اَيُحِبُّ اَحَدُكُمْ اَنْ يَأْكُلَ لَحْمَ اَخيهِ مَيْتا

هيچ يك از شما ديگرى را غيبت نكند، آيا كسى از شما دارد كه گوشت برادر مرده خود را بخورد؟

(بخشى از آيه 12 - حجرات)

ص: 124

صبور باش گرفتار

خوشى هست، اما گرفتارى و مصيبت هم هست. هيچ كس نمى تونه خوش باشه و وقتى نوبت سختى ها رسيد ازشون فرار كنه. همه آدم ها، چه فقير چه پولدار، سختى هم دارن. حالا مى شه صبر كرد تا سختى بگذره يا با صبر يه راه حل مناسب پيدا كرد. يا مى شه بى صبرى كرد و گريه كرد و فرياد زد، كه البته فايده نداره و چيزى عوض نمى شه. حالا اگه آدم بدونه حتى سختى و مصيبت هم از طرف خداست، حتما خيلى راحت تر صبر مى كنه.

ما اَصابَ مِنْ مُصيبَةٍ اِلاّ بِأِذْنِ اللّهِ

هيچ مصيبتى به كسى نمى رسد مگر به دستور خدا

(بخشى از آيه 11 - تغابن)

ص: 125

قرآن غريب

مى گن اون دنيا قرآن از دست بعضى ها شكايت مى كنه. مى گه منو خريدن ولى نخوندن. منو خريدن ولى فقط از زيرم رد شدن كه برن مسافرت. منو خريدن تا بذارن تو خونه جديدشون. منو خريدن تا به عروس و داماد هديه بدن. منو خريدن براى مراسم ختم. اما من براى هدايت بودم، براى خوندن و عمل كردن.

قرآن اين قدر مظلومه كه نمى گه روزى چند جزء بخون، نمى گه روزى يه جزء بخون، مى گه هرچه قدر تونستى بخون. كاش بخونيم و عمل كنيم.

فَاقْرَؤُا ما تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ

هر چه قدر برايتان ميسر است قرآن بخوانيد

(بخشى از آيه 20 - مزمل)

ص: 126

من راضى، تو راضى

بعضى ها سعى مى كنن گناه نكنن، كاراى خوب مى كنن، هر كارى خدا گفته بكن مى كنن، هر كارى گفته نكن نمى كنن. خدا اين آدم هارو كم كم آروم مى كنه، بهشون آرامش مى ده. اين آرامش كاملاً از صورتشون مشخصه. به اطمينان رسيدن كه هيچ چيز آرامش اونارو به هم نمى زنه. قرآن به اين آدم ها مى گه برگرديد به طرف خدا، شما راضى، خدا راضى.

يا اَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ. اِرْجِعى اِلى رَبِّكِ راضِيَةً مَرْضِيَّةً

اين نفس آرام يافته، درحالى كه راضى هستى و خدا هم از تو راضى است پيش خداوندت برگرد

(آيات 27 و 28 - فجر)

ص: 127

سختى بعدش آسونى

اگه بدونى سختى يه روزى تموم مى شه تحملش زياد سخت نيست. اما اگه ندونى كى سختى تموم مى شه هر لحظه برات يه عمر مى گذره. همه سختى داشتيم، كم و زياد، ولى الان كه به عقب برمى گرديم مى بينيم تموم شدن و رفتن. الان هم سختى داريم ولى اينا هم تموم ميشن و ميرن. قرآن مى گه حتما حتما با هر سختى يه آسونى هست:

اِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرا

حتما با هر سختى آسانى است

(6 - انشراح)

ص: 128

فهرست مطالب

موضوع صفحه

متن تأييديه حضرت آية اللّه سيدعلى اصغر دستغيب درباره مجموعه كتابهاى «قرآن خودمونى»... 5

مقدمه ناشر... 6

مقدمه مؤلف ... 8

خدايا شكرت... 9

راه راست... 10

آدم نورانى... 11

گوش نمى دن... 12

غرق گناه... 13

پچ پچ... 14

خريد تاريكى... 15

هدايت ناپذير... 16

انگشت به گوش!... 17

شرمنده ام، نمى دونم!... 18

بقيه خوب باشن... 19

مسخره مى كنى؟... 20

انگشت اتهام... 21

گفتار نيك... 22

حرص پول... 23

ص: 129

فهرست مطالب

موضوع صفحه

ببخشيد... 24

تو بيشتر مى دونى يا خدا؟... 25

فرار از زير قول!... 26

خداى آسون گير... 27

خدايا كمك... 28

بلاى ظاهرى... 29

حيف شد! كاش مى شد!... 30

قسم نخور... 31

خداى آرامش... 32

مال دنيا... 33

جيز جيز دل... 34

در دل با غريبه... 35

قورت بده... 36

روز خوب، روز بد... 37

مشورت... 38

ص: 130

فهرست مطالب

موضوع صفحه

خودت مقصرى... 39

چرا مردى؟... 40

سوپر جى پى اس... 41

مزد كار محفوظ... 42

مهربونى با خانم خونه... 43

دستور خدايى... 44

ايمان باطنى... 45

صبر كنى خيلى بهتره... 46

آدم ضعيف... 47

يك كلاغ، نه چهل كلاغ!... 48

خسيس... 49

امانتدار... 50

حكم عادلانه... 51

اول نصيحت، بعد دورى... 52

دوست خوب... 53

ص: 131

فهرست مطالب

موضوع صفحه

اجرش با خدا... 54

گناه جلوى خدا... 55

تنبل نماز... 56

رياكار... 57

پشيمون... 58

قاطى خلافكارها... 59

من شاهد بودم!... 60

رحمت واجب... 61

درست مى گم؟... 62

جاهل نباش... 63

زرق و برق دنيا... 64

نماز، بالاى بالا... 65

مرگ سخت... 66

حمله شيطون... 67

لباس نماز... 68

ص: 132

فهرست مطالب

موضوع صفحه

اسراف ممنوع !... 69

آفريدن به خدا!... 70

گندم از گندم برويد... 71

كم فروشى... 72

چشم بندى... 73

جانشين بد... 74

پست تر از حيوانات... 75

قرآن در سكوت... 76

مجازات سنگين... 77

پرونده آخرت... 78

دل گرفته... 79

حرف بى حساب... 80

خدا باماست... 81

خواست خدا... 82

پول خودمه!... 83

ص: 133

فهرست مطالب

موضوع صفحه

حرف آخر، شكرخدا... 84

عمر كوتاه... 85

به دل نگير... 86

ده سوره... 87

صبح نزديكه... 88

زير و رو مى كنم!... 89

فرشته... 90

خواب بى سر و ته ... 91

اميدت به خدا باشه... 92

آرام دل... 93

شكر نعمت... 94

چشم هاى خيره... 95

مال مردم... 96

سربلند... 97

هركسى بار خودش!... 98

ص: 134

فهرست مطالب

موضوع صفحه

پدر و مادر ماهن... 99

كار خير ... 100

هر كسى راه خودش... 101

آدم با بركت... 102

با من مهربونه... 103

انتخاب خدا... 104

مزه مردن... 105

خدايا تنهام نذار... 106

اول و آخر ضعيف ... 107

نه دنيا داره نه آخرت... 108

دين آسون... 109

حرف هاى الكى... 110

شايعه نكن !... 111

نيفتى تو گناه!... 112

نعمت خدا... 113

ص: 135

فهرست مطالب

موضوع صفحه

خدايا كمك... 114

كرشمه... 115

دخالت بجا... 116

سرمايه گذارى طلايى... 117

حرف حق ... 118

چراغونى آسمون... 119

بدبيارى... 120

كمك به خدا... 121

حفظ نور... 122

فضول... 123

غيبت... 124

صبور باش گرفتار... 125

قرآن غريب... 126

من راضى، تو راضى... 127

سختى بعدش آسونى... 128

ص: 136

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109